نشانی از گذشتگان

آشنایی با نسخ خطی،اشیای قدیمی ومعرفی آثار محمد وفادار مرادی

نشانی از گذشتگان

آشنایی با نسخ خطی،اشیای قدیمی ومعرفی آثار محمد وفادار مرادی

گردآوری و جمع آوری اطلاعات مربوط به موسسه گوهر می باشد .این موسسه در سه بخش آموزشی،هنری و پژوهشی مشغول به فعالیت می باشد .آدرس دفتر موسسه اصفهان خ حافظ روبروی هتل ستاره ۳۲۲۲۶۰۶۵-۰۹۱۶۲۸۵۶۳۶۴

کلمات کلیدی

رساله نامه حضرت زینب س.نقش زنان در واقعه عاشورا

اشعار حافظ و شب یلدا.موسسه گوهر

کتابخانه دانشگاه

ادینبرو.موسسه گوهر

نسخه قدیمی درباره ولادت پیامبر اسلام ص.کتاب جامع التواریخ

حاج حسین آقا ملک و بانو نواب قدسیه.رساله لمعه .یوسف وزلیخا

بهرام وگل اندام.امیر کبیر و ملک زاده خانم.جعفربرمکی وعباسه

شیرین .خسرو .حضرت خدیجه وپیامیر اسلام .نکاح نامه.ازدواج

اسنادازدواج های تاریخی .حضرت علی و حضرت زهرا .

کتب منسوب به امام حسن عسگری.

کتاب مقنعه .موسسه گوهر.اصحاب امام حسن عسگری

نسخه های خطی درمورد امام زمان عج.موسسه گوهر

تاریخ طبری .مروج الذهب.التبیه والاشراف .اثبات الوصیه

کتاب الغیبه والحیره.کتاب اصول کافی .کتاب آالغیبه النعمانی.

کتاب الغیبه.کتاب الملاحم .کتاب القاسم.کتاب المشیخه

نسخه خطی کمال الدین وتمام النعمه از ابن بابویه درباره امام زمان

جانشینان پیامبر.ولادت امام حسین ع .موسسه گوهر

لوح حضرت زهراس .امام زمان عج.جابربن عبدالله انصاری

قدیمی ترین فرش جهان .موسسه گوهر .هخامنشی .مادها.پارتها

قصیده ستاره ها.قصیده کواکب.

قصیده برده بوصیری .علاالدین تبریزی.

نسخه خطی خطبه غدیریه.کاری از موسسه گوهر

کتاب کشف الغرایب .موسسه گوهر

نسخه خطی کتاب قائم مقام فراهانی .موسسه گوهر

شرح دعای صباح حضرت علی (ع).محمدوفادار مرادی .موسسه گوهر

کتاب هزاره ققنوس.ساسانیان .سامانیان .موسسه گوهر .محمود کویر

اشیای قدیمی و نسخ خطی در موزه آستان مقدس امام حسین (ع)

معرفی کتاب زیبا شناخت مرمت نقاشی.مهدی حسینی .محسن قانونی.حمید فرهمند

تصویر کریم خان زند .دستخط ملاصدرا

تابلو نقاشی حافظ و شاخ نبات .سپر فولادی با نوشته های قرآنی

بایگانی
۰۴
بهمن

مشخصات مقاله
عنوان نشریه:   سفینه :   بهار 1388 , دوره  6 , شماره  22 (حضرت زینب(س)) ; از صفحه 165 تا صفحه 189 .
 
عنوان مقاله:  رساله نامه حضرت زینب (س)
 
نویسندگان:  سلیم گندمی حمید, شاکری صدیقه
 
 
 
چکیده:
در این پژوهش، پس از ارایه شرح حال مختصری از حضرت زینب (س)، نوزده پایان نامه دانشگاهی و حوزوی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در موضوع حضرت زینب (س) به ترتیب الفبای عناوین و در دو بخش: پایان نامه های مستقل و مرتبط، معرفی شده است.
ذیل هر عنوان: اطلاعات توصیفی، چکیده، محل نگهداری و شماره بازیابی ذکر شده است. بر اساس بررسی آماری مختصری که درباره پایان نامه ها به لحاظ موضوع، زبان، سال و مقطع تحصیلی انجام شده، فقط یک پایان نامه به زبان عربی در موضوع مربوط به دست آمد و قدیم ترین پایان نامه های مستقل با عنوانهای «نقش حضرت زینب (س) در حماسه عاشورا و ادبیات فارسی» و «مقایسه خطبه حضرت فاطمه با خطبه حضرت زینب (س)» در سال 1378 و قدیم ترین پایان نامه مرتبط در سال 1385 تحقیق و دفاع شده است. موضوعات اصلی پایان نامه های معرفی شده به ترتیب تعداد پایان نامه در هر موضوع عبارت اند از: سرگذشت و شخصیت حضرت زینب (س)، واقعه عاشورا (جامعه شناسی واقعه عاشورا، پیام های عاشورا) و نقش زنان در واقعه عاشورا (حضرت زینب (س) و سایر بانوان)، سیره عملی (اخلاق، عرفان، صبر، اسوه بودن، الهام گیری از ثقلین)، مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان، خطبه ها و ادبیات (مدایح، مرثیه ها و قصیده های زینبیه)

۲۷
آذر

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

خلوت دل نیست جای صحبت اضداد

دیو چو بیرون رود فرشته درآید

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جوی بو که برآید

بر در ارباب بی‌مروت دنیا

چند نشینی که خواجه کی به درآید

ترک گدایی مکن که گنج بیابی

از نظر ره روی که در گذر آید

صالح و طالح متاع خویش نمودند

تا که قبول افتد و که در نظر آید

بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر

باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید

غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست

هر که به میخانه رفت بی‌خبر آید(کاری ازموسسه گوهر)

۱۵
آذر

کهن ترین تصویر ولادت پیامبر اسلام  (ص) در نسخه ای از جامع التواریخ - کتابخانۀ دانشگاه ادینبرو (Or.Ms 20 ).کاری ازموسسه گوهر

 

۰۸
آذر

نمایشگاه النکاح سنتی؛ ازدواج به روایت آثار کتابخانه و موزه ملی ملک، تصویری دلنشین در برگیرنده آثاری گوناگون از فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی در زمینه‌های سندهای تاریخی، نسخه‌های خطی و آثار موزه‌ای به نمایش می‌گذارد؛ همچنین شیوه‌های انجام ازدواج، آثار برجای‌مانده فرهنگی و آیینی و مرحله‌ها و روایت‌هایی شیرین از ازدواج‌های تاریخی در گستره تمدن ایران و اسلام، تصویر جذاب این نمایشگاه از یک آیین دیرینه در فرهنگ ایرانی را تکمیل می‌کنند. این نمایشگاه هم‌زمان با برگزاری آیین گرامی‌داشت میلاد امام حسین علیه‌السلام بر اساس وقف‌نامه حاج حسین آقا ملک، برپا خواهد بود.

النکاح سنتی

نسخه‌های خطی و آثار و سندهای گوناگون تاریخی در «نمایشگاه النکاح سنتی؛ ازدواج به روایت آثار کتابخانه و موزه ملی ملک» در آستانه دید دوستداران فرهنگ، تاریخ و آیین‌های سنتی جای می‌گیرد.سندهای تاریخی نمایشگاه، مواردی همچون عقدنامه و نکاح‌نامه، التزام‌نامچه و وکالت‌نامه، نامه، پرسش شرعی و استشهاد، حرز یا دعای عشق را در بردارند.

عقدنامه میان سیدمحمدحسین حجه‌الاسلام‌زاده اصفهانی فرزند آقا سیدابوالحسین و محترمه خانم فرزند میرزا قاسم خان تهرانی، نامه محمدکاظم ملک‌التجار تبریزی از تهران به فرزندش حاج حسین ملک در مشهد درباره خواستگاری حاج حسین آقا ملک از دختر حاجی میرزا عبدالله متولی مسجد جامع گوهرشاد، پرسش شرعی و استشهاد درباره جاری شدن یا نشدن صیغه عقد میان دختر مرحوم میرغفار و حسن فرزند حاجی محمدشریف دوانی، نکاح‌نامه میان حاج حسین آقا ملک و نواب قدسیه فرزند حاج میرزا عبدالله متولی مسجد جامع گوهرشاد و عقدنامه محمدتقی خان امیرنظام (امیرکبیر) و ملک‌زاده خانم خواهر ناصرالدین شاه قاجار، از جمله این سندهای تاریخی به شمار می‌آیند.

در حوزه آثار تاریخی نمونه‌هایی از منسوجات، نگارگری، قلمدان لاکی، تمبر، بخش‌های گوناگون نمایشگاه را زینت بخشیده‌اند. از جمله این آثار به پرده قلاب‌دوزی شکارگاه بهرام، نگاره آدم و حوا، قلمدان لاکی با تصویر مجلس عقدکنان، قلمدان لاکی با تصویر مجلس عقدکنان روستایی و تمبر مخصوص کابین‌نامه مربوط به دوره ناصرالدین شاه قاجار می‌توان اشاره کرد.

«نمایشگاه النکاح سنتی؛ ازدواج به روایت آثار کتابخانه و موزه ملی ملک» همچنین میزبان یک سفره عقد تاریخی، برگرفته از سنت‌ها و آیین‌های ایرانی- اسلامی در زمینه ازدواج خواهد بود. به گزارش سفر نویس، کتابخانه و موزه ملی ملک از دوستداران فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی دعوت می‌کند از این نمایشگاه بازدید کنند.

روایت‌های ازدواج، از دیگر بخش‌های جذاب، دیدنی و خواندنی «نمایشگاه النکاح سنتی» به شمار می‌آید که هم در فضای نمایشگاه هم در کاتالوگ آن ارائه شده است. روایت‌های هشت‌گانه ازدواج در این نمایشگاه بدین‌ترتیب‌اند؛ حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س)، حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س)، شیرین و خسرو، امیرکبیر و ملک‌زاده خانم (عزت‌الدوله)، بهرام و گل‌اندام، جعفر برمکی و عباسه، یوسف و زلیخا و سرانجام حاج حسین آقا ملک و بانو نواب قدسیه.

همچنین نسخه‌های خطی نمایشگاه نیز رساله‌هایی چون لمعه مودی، مرشد المتاهل، مجموعه خسرو و شیرین، رساله المتعه، رساله روایت در بیان عشق خدیجه علیهاالسلام و نکاح پیغمبر صلی‌الله علیه و آله و سلم و رساله یوسف و زلیخا را در بر گرفتند.

۰۵
آذر

[ویرایش]

کتاب تفسیرى به امام عسکرى علیه السّلام نسبت داده شده که شامل تفسیر سوره حمد و قسمتى از سوره بقره است. این کتاب از ابتداى طرح آن در محافل علمى، از قرن چهارم تا به امروز، مورد قضاوتهاى گوناگونى قرار گرفته است. شمارى از عالمان آن را از اثار امام دانسته و احادیثى نیز از آن نقل کرده‌اند. برخى دیگر آن را ساختگى شمرده و آن را فاقد اعتبار علمى دانسته‌اند. بخشى از این قضاوتها متکى به سند کتاب است؛ زیرا دو نفر به نامهاى یوسف بن محمد بن زیاد، و محمد بن سیّار، اساس روایت آن هستند و واسطه این دو و شیخ صدوق، یک نفر با نام محمد بن قاسم استرآبادى است، گرچه بر اساس روایت ابن شهر آشوب، حسن بن خالد برقى نیز راوى این تفسیر است.[۴۸]

کتاب المقنعة[ویرایش]

کتاب دیگرى که ابن شهر آشوب به امام منسوب کرده، کتاب المقنعه است. کتاب مزبور در نسخه‌اى از مناقب با عنوان «کتاب المنقبه» ضبط شده و صاحب ذریعه نیز تحت همین عنوان از آن یاد کرده است. اما در چاپ نجف و قم از مناقب، «رسالة المقنعة» آمده است. بیاضى هم از آن با عنوان «کتاب المقنعه» یا «رسالة المقنعه» یاد کرده است.[۴۹] البته از برخی روایات بدست می آید که کتاب مزبور، اثرى بوده است که محتوایش بر گرفته از امام هادى علیه السّلام که توسط رجاء بن یحیى روایت شده و در سال 255 از خانه امام عسکرى- که آن زمان منصب امامت شیعه را داشته- به بیرون راه یافته است. نکته قابل توجه: در مناقب تصریح شده است که در آغاز کتاب «المقنعه» چنین آمده: أخبرنی علی بن محمد بن موسى (که همان امام هادى علیه السّلام است). ابو المفضل در سال 314 از رجاء بن یحیى نقل کرده که فوت رجاء نیز در همین سال اتفاق افتاده است.[۵۰]

اصحاب امام حسن عسکری[ویرایش]

نگارش جوامع حدیثى در میان اصحاب ائمه علیهم السّلام بسیار طولانى است، به ویژه، پس از دوران امام صادق علیه السّلام، افراد زیادى در جامعه شیعه مصمم شدند تا روایات را جمع‌ آورى کرده و آنها را براى شیعیان ساکن در کشورهاى دور و نزدیک به منظور راهیابى به افکار و اندیشه‌ هاى اهل بیت، بفرستند.از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام که آثاری در جهت حفظ تشیع داشته اند می توان به افراد زیر اشاره کردک

  1. حسین بن اشکیب سمرقندى‌: نجاشى تألیفات او را بر شمرده که در میان آنها کتابى با عنوان «الرد على الزیدیة» به چشم مى‌ خورد.[۵۱]
  2. محمد بن خالد برقى‌
  3. احمد بن محمد برقی: کتاب «المحاسن» وى دائرة المعارفى مشتمل بر احادیث امامان در تمامى زمینه‌هاى مختلف معارف دینى از قبیل: اخلاق، تفسیر و جز آن بوده است. «1» وى تألیفات دیگرى هم داشته که از جمله آنها کتاب التبیان فى اخبار البلدان در جغرافیاى تاریخى دنیاى اسلام بوده است.
  4. حسن بن موسى خشاب: از اصحاب امام عسکرى علیه السّلام تألیفاتى از خود باقى گذاشته که کتاب «الرد على الواقفیه» از آن جمله است.
  5. محمد بن على بن حمزه‌
  6. احمد بن ابراهیم بن اسماعیل‌

شخصیت والای امام حسن عسکری (علیه السلام).کاری از موسسه گوهر

۰۳
آذر


نسخه خطی از کتاب کمال الدین و تمام النعمة اثر ابن بابویه در مورد امام زمان شیعیان و غیبت

به نوشته جاسم حسین احادیث مربوط به غیبت مهدی قائم را بسیاری از گروه‌های شیعه گردآوری کرده‌اند. پیش از سال ۲۶۰ ه. /۸۷۴ م. در آثار سه مذهب واقفیه، زیدیه جارودیه و امامیه موجود است. از واقفیه، انماطی ابراهیم بن صالح کوفی از اصحاب امام محمد باقر کتابی به نام «الغیبه» نوشت. علی بن حسین طائی طاطاری و حسن بن محمد بن سماعه هر یک کتابی به نام «کتاب الغیبه» نوشتند و امام موسی کاظم را به عنوان امام غائب معرفی کردند. از زیدیه ابوسعید عباد بن یعقوب رواجینی عصفری (و. ۲۵۰ ه. /۸۶۴ م). در کتابی به نام «ابوسعید عصفری» احادیثی در خصوص غیبت، ائمه دوازده‌گانه و ختم ائمه به دوازده می‌آورد بی آنکه نام آنها را برشمرد. از امامیه علی بن مهزیار اهوازی (وکیل امام نهم و دهم) (وفات حدود ۲۵۰ تا ۲۶۰ ق). ، دو کتاب به نام‌های «کتاب الملاحم» و «کتاب القائم» نوشت که هر دو دربارهٔ غیبت امام و قیام او با شمشیر مطالبی دارد. حسن بن محبوب سراد (م. ۲۲۴ ه. / ۸۳۸ م). کتاب «المشیخه» را در موضوع غیبت می‌نویسد.فضل بن شاذان نیسابوری (۲۶۰ ه. / ۸۷۳ م.) کتاب «الغیبه» را نوشت که ظاهراً مطالب آن از کتاب «المشیخه» نقل شده است. وی که دو ماه پیش از امام یازدهم می‌میرد، امام دوازدهم را قائم می‌داند.[۲۶][۲۷] به نوشته پوناوالا منابع پیش از دوران موسوم به غیبت کبری بسیار پراکنده و ناکافی‌اند و مشکلی که پژوهشگران در هنگام بررسی این منابع با آن مواجه می‌شوند، میزان تاریخی بودن این منابع است.[۶]

در خلال دوره سفارت موسوم به غیبت صغری (۲۶۰–۳۲۹ ه. /۸۷۴–۹۴۱ م.) فقها و مبلغان بر اساس اطلاعات کتب پیشین و فعالیت‌های سازمان وکالت نوشته‌اند که در کتب تاریخی این دوره یافت نمی‌شود. ابراهیم بن اسحاق نهاوندی (م. ۲۸۶ ه. /۸۹۹ م). که مدعی نیابت امام دوازدهم بود کتابی در موضوع غیبت نوشت. عبدالله بن جعفر حمیری (م. بعد از ۲۹۳ ه. / ۹۰۵ م.) که خود کارگزار امامان دهم و یازدهم و نواب اول و دوم بود کتاب «الغیبه و الحیره» را نوشت. ابن بابویه (پدر شیخ صدوق) (م. ۳۲۹ ه. / ۹۴۰ م.) کتاب «الامامه و التبصره من الحیره» و کلینی (م. ۳۲۹ ه. / ۹۴۰ م). بخش عمده‌ای از کتاب حجت اصول کافی را به غیبت اختصاص داد.[۲۸][۲۹]

از سال (۳۲۹ ه. /۹۴۱ م). با پایان سفارت و آغاز دوره موسوم به غیبت کبری چندین اثر برای تبیین غیبت و علت طولانی شدن ان نگاشته شد. به گفته جاسم حسین پنج اثر در این زمان نگاشته شد که اساس عقاید بعدی امامیه دربارهٔ غیبت را تشکیل می‌دهد. نخستین کتاب الغیبه نعمانی توسط ابوعبدالله محمد بن جعفر نعمانی ( ۳۶۰ ق.) با استفاده از آثار یادشده بدون توجه به اعتقادات نویسندگان آن آثار تدوین شده است. دومین اثر کمال‌الدین و تمام‌النعمة است که توسط شیخ صدوق (۳۰۶ تا ۳۸۱ ه. / ۹۲۳ تا ۹۹۱ م.) بر اساس اصول اربعمائه گردآوری شده است و با توجه به جایگاه پدرش، علی بن بابویه، اطلاعات معتبری از دوران وکلا و ارتباط مخفی آنها با امام غایب از طریق چهار سفیر ارائه می‌دهد. سومین مورد «الفصول العشرة فی الغیبة» توسط شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه. / ۱۰۲۲ م.) نوشته شد و اطلاعات تاریخی در مورد دوران غیبت و پانزده دیدگاه پدیدار شده در میان امامیه در دوران غیبت و از میان رفتن همه آنها جز اثنی عشریه بیان می‌کند. همچنین در کتاب الارشاد به سبک کلینی و نعمانی به نقل احادیث و توجیه طولانی شدن عمر امام غایب می‌پردازد. چهارمین اثر توسط سید مرتضی (۳۵۵–۴۳۶ ه. /۱۰۴۴–۱۰۴۵ م.) شاگرد شیخ مفید با عنوان «مسئلة وجیزة فی الغیبة» نوشت. این اثر و کتاب دیگری با نام «البرهان علی صحة طول عمر الامام الزمان» تألیف محمد بن علی کراجکی (م. ۴۴۹ ق. / ۱۰۵۷ م.) فاقد اطلاعات تاریخی هستند. پنجمین اثر الغیبة نوشته شیخ توسی (۳۸۵–۴۶۰ ه. / ۱۰۶۷ م.) بر مبنای کتابی به نام «الاخبار الوکالة الاربعة» نوشته احمد بن نوح بصری اطلاعات تاریخی معتبری از فعالیت‌های مخفی سفرا ارائه می‌دهد و نیز به شیوه حدیثی و عقلی اثبات می‌کند امام دوازدهم همان مهدی قائم است که باید در غیبت به سر برد و سایر ادعاها در خصوص غیبت دیگر افراد نظیر علی بن ابیطالب، محمد بن حنفیه و موسی کاظم مردود است. این کتاب مأخذ اصلی نویسندگان بعدی شیعه امامی و بخصوص بحار الانوارمحمدباقر مجلسی (۱۰۳۷–۱۱۱۰ ه.) بوده است.[۳۰][۳۱]

به نوشته جاسم حسین منابع غیرشیعه بر کتاب «المسترشد» اثر ابوالقاسم بلخی معتزلی (م. حدود ۳۰۱ ه. / ۹۱۳ م.) اتکا دارد که معتقد است حسن عسکری بی وارث از دنیا رفت و ظاهراً اطلاعات خود در خصوص دسته‌بندی شیعه پس از سال ۲۶۰ را از حسن بن موسی نوبختی (و. حدود ۳۰۰ ه. ) گرفته است. این کتاب مبنای اطلاعاتالمغنی عبدالجبار معتزلی (م. ۴۱۵ ه. / ۱۰۲۴ م.) و ابوالحسن اشعری (م. ۳۲۴ ه. / ۹۳۵ م.) قرار گرفت و کتاب اشعری مرجع سایر کتاب‌های اهل سنت نظیر ابن حزم (م. ۴۵۶ ق. / ۱۰۳۷ م). و شهرستانی (م. ۵۴۸ ه. / ۱۱۵۳ م). دربارهٔ دسته‌بندی‌های شیعه بوده است.[۳۱][۳۲]

بیان موضوع در منابع تاریخ عمومی مسلمانان متفاوت است. محمد بن جریر طبری (۲۲۴–۳۱۰ ه. / ۹۲۲ م.) که معاصر دوران غیبت بود در تاریخ طبری اشاره‌ای به موضوع امام دوازدهم و فعالیت‌های شیعیان امامی نمی‌کند در حالی که به فعالیت‌های سایر گروه‌های شیعه نظیراسماعیلیه می‌پردازد و حتی کاربرد حدیث مهدی قائم توسط این گروه‌ها در کسب قدرت را پی می‌گیرد. جاسم حسین علت ذکر نشدن فعالیت‌های امامیه در این کتاب را مخفیانه بودن آن می‌داند. مسعودی (حدود ۲۸۳ – ۳۴۶ ه. / ۸۹۶–۹۵۷ م.) در مروج‌الذهب، التنبیه و الاشراف و نیز «اثبات الوصیه» که به وی منسوب است به فشارها و سخت گیری‌های عباسیان علیه امامان شیعه که منجر به وقوع غیبت شد می‌پردازد. ابن اثیر (۵۵۵–۶۳۰ ه. / ۱۲۳۲ م.) در الکامل فی التاریخ به اختلافات میان وکلای امام در دوران غیبت و تأثیر غلو در بروز آن می‌پردازد. به عقیده جاسم حسین ممکن است وی اطلاعات خود را از کتاب «تاریخ الامامیه» اثر یحیی بن ابی طی (م. ۶۳۰ ه. / ۱۲۳۲م.) گرفته باشد.[۳۳][۳۴]

به نوشته ساشادینا بسیار مشکل‌است که مرزی میان مطالب تاریخی از یک طرف با تذکره‌نویسی و مطالب اعتقادی شیعه از طرف دیگر در کتاب‌های نویسندگان شیعه تعیین کرد. زیرا زندگی‌نامهٔ امامان در کتاب‌های نویسندگان شیعه، آکنده از داستان‌هایی به سبک تذکره‌هایی است که عارفان برای مرشدان و قدیسان خود می‌نویسند. برای مطالعه دربارهٔ امام دوازده شیعیان باید به منابعی اتکا کرد که نه می‌توان آنها را کاملاً تاریخی و نه می‌توان کاملاً زندگی‌نامه‌های مذهبی و تذکره‌ای دانست. به هر حال این منابع بیشترین کمک را به پژوهشگران در راه درک دوره‌ای می‌کند که ایدهٔ منجی آخرالزمان را به عقیدهٔ غالب در مذهب شیعه تبدیل کرده‌است.منبع ویکی پدیا.کاری از موسسه گوهر

۳۰
آبان

 حدیث لوح حضرت فاطمه زهرا (س)، از احادیث بسیار معتبری است که با توجه به سند بسیار قوی آن و فراوانی نقل آن در منابع مختلف، جایگاه ویژه‌ای در مباحث اثبات امامت و خلافت ائمه شیعه (ع) دارد. صراحتی که این حدیث قدسی در ذکر نام یکایک جانشینان رسول خدا (ص) دارد؛ آن را در موقعیت ممتازی در مباحث شناخت و اثبات امامت اولیای دین قرار داده است.

این کلام الهی در جریان ولادت امام حسین (ع) به‌عنوان مژدگانی از جانب رسول خدا (ص) در لوحی که ویژگی‌های آن در ابتدای روایت آمده به حضرت زهرا (س) اهدا گردیده است و جابر بن عبدالله انصاری از اصحاب رسول خدا و امیرالمؤمنین (ع) و اول زائر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا در روز اربعین که به واسطه عمر نسبتاً طولانی خود ایشان تا زمان حضور امام محمدباقر (ع) حیات داشتند؛ در آن روز فرخنده جهت عرض تبریک به منزل ام‌ابیها فاطمه زهرا (س) مشرف شده بود و از این لوح رونویسی می‌نماید. بعد از این ماجرا سال‌ها بعد حضرت محمد بن علی الباقر (ع) به مقابله آنچه جابر رونویسی کرده بود و آنچه ایشان از اجداد خود در اختیار داشتند پرداختند تا به این ترتیب بر اعتبار این حدیث قدسی بیش از پیش افزوده گردد و همین‌طور بار دیگر به این واسطه بر نقل آن تأکید شده باشد.

امام زمان(عج) در این حدیث شریف اینگونه توصیف شده اند: او کمال موسی، رونق عیسی و صبر ایوب دارد.

متن عربی و فارسی حدیث لوح به این شرح است؛

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ ظَرِیفٍ وَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِی حَمَّادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ أَبِی لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ- إِنَّ لِی إِلَیْکَ حَاجَةً فَمَتَی یَخِفُّ عَلَیْکَ أَنْ أَخْلُوَ بِکَ فَأَسْأَلَکَ عَنْهَا فَقَالَ لَهُ جَابِرٌ أَیَّ الْأَوْقَاتِ أَحْبَبْتَهُ فَخَلَا بِهِ فِی بَعْضِ الْأَیَّامِ فَقَالَ لَهُ یَا جَابِرُ أَخْبِرْنِی عَنِ اللَّوْحِ الَّذِی رَأَیْتَهُ فِی یَدِ أُمِّی فَاطِمَةَ علیها السلام بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم وَ مَا أَخْبَرَتْکَ بِهِ أُمِّی أَنَّهُ فِی ذَلِکَ اللَّوْحِ مَکْتُوبٌ فَقَالَ جَابِرٌ أَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی دَخَلْتُ عَلَی أُمِّکَ فَاطِمَةَ علیه السلام فِی حَیَاةِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَهَنَّیْتُهَا بِوِلَادَةِ الْحُسَیْنِ وَ رَأَیْتُ فِی یَدَیْهَا لَوْحاً أَخْضَرَ ظَنَنْتُ أَنَّهُ مِنْ زُمُرُّدٍ وَ رَأَیْتُ فِیهِ کِتَاباً أَبْیَضَ شِبْهَ لَوْنِ الشَّمْسِ فَقُلْتُ لَهَا بِأَبِی وَ أُمِّی یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله مَا هَذَا اللَّوْحُ فَقَالَتْ هَذَا لَوْحٌ أَهْدَاهُ اللَّهُ إِلَی رَسُولِهِ صلی الله علیه و آله فِیهِ اسْمُ أَبِی وَ اسْمُ بَعْلِی وَ اسْمُ ابْنَیَّ وَ اسْمُ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِی وَ أَعْطَانِیهِ أَبِی لِیُبَشِّرَنِی بِذَلِکَ قَالَ جَابِرٌ فَأَعْطَتْنِیهِ أُمُّکَ فَاطِمَةُ علیها السلام فَقَرَأْتُهُ وَ اسْتَنْسَخْتُهُ فَقَالَ لَهُ أَبِی فَهَلْ لَکَ یَا جَابِرُ أَنْ تَعْرِضَهُ عَلَیَّ قَالَ نَعَمْ فَمَشَی مَعَهُ أَبِی إِلَی مَنْزِلِ جَابِرٍ فَأَخْرَجَ صَحِیفَةً مِنْ رَقٍّ فَقَالَ یَا جَابِرُ انْظُرْ فِی کِتَابِکَ لِأَقْرَأَ أَنَا عَلَیْکَ فَنَظَرَ جَابِرٌ فِی نُسْخَةٍ فَقَرَأَهُ أَبِی فَمَا خَالَفَ حَرْفٌ حَرْفاً فَقَالَ جَابِرٌ فَأَشْهَدُ بِاللَّهِ أَنِّی هَکَذَا رَأَیْتُهُ فِی اللَّوْحِ مَکْتُوباً:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* هَذَا کِتَابٌ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ*- لِمُحَمَّدٍ نَبِیِّهِ وَ نُورِهِ وَ سَفِیرِهِ وَ حِجَابِهِ وَ دَلِیلِهِ نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِینَ عَظِّمْ یَا مُحَمَّدُ أَسْمَائِی وَ اشْکُرْ نَعْمَائِی وَ لَا تَجْحَدْ آلَائِی إِنِّی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا قَاصِمُ الْجَبَّارِینَ وَ مُدِیلُ الْمَظْلُومِینَ وَ دَیَّانُ الدِّینِ إِنِّی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَمَنْ رَجَا غَیْرَ فَضْلِی أَوْ خَافَ غَیْرَ عَدْلِی عَذَّبْتُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ فَإِیَّایَ فَاعْبُدْ وَ عَلَیَّ فَتَوَکَّلْ إِنِّی لَمْ أَبْعَثْ نَبِیّاً فَأُکْمِلَتْ أَیَّامُهُ وَ انْقَضَتْ مُدَّتُهُ إِلَّا جَعَلْتُ لَهُ وَصِیّاً وَ إِنِّی فَضَّلْتُکَ عَلَی الْأَنْبِیَاءِ وَ فَضَّلْتُ وَصِیَّکَ عَلَی الْأَوْصِیَاءِ وَ أَکْرَمْتُکَ بِشِبْلَیْکَ وَ سِبْطَیْکَ حَسَنٍ وَ حُسَیْنٍ فَجَعَلْتُ حَسَناً مَعْدِنَ عِلْمِی-بَعْدَ انْقِضَاءِ مُدَّةِ أَبِیهِ وَ جَعَلْتُ حُسَیْناً خَازِنَ وَحْیِی وَ أَکْرَمْتُهُ بِالشَّهَادَةِ وَ خَتَمْتُ لَهُ بِالسَّعَادَةِ فَهُوَ أَفْضَلُ مَنِ اسْتُشْهِدَ وَ أَرْفَعُ الشُّهَدَاءِ دَرَجَةً جَعَلْتُ کَلِمَتِیَ التَّامَّةَ مَعَهُ وَ حُجَّتِیَ الْبَالِغَةَ عِنْدَهُ بِعِتْرَتِهِ أُثِیبُ وَ أُعَاقِبُ أَوَّلُهُمْ عَلِیٌّ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ وَ زَیْنُ أَوْلِیَائِیَ الْمَاضِینَ وَ ابْنُهُ شِبْهُ جَدِّهِ الْمَحْمُودِ مُحَمَّدٌ الْبَاقِرُ عِلْمِی وَ الْمَعْدِنُ لِحِکْمَتِی سَیَهْلِکُ الْمُرْتَابُونَ فِی جَعْفَرٍ الرَّادُّ عَلَیْهِ کَالرَّادِّ عَلَیَّ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأُکْرِمَنَّ مَثْوَی جَعْفَرٍ وَ لَأَسُرَّنَّهُ فِی أَشْیَاعِهِ وَ أَنْصَارِهِ وَ أَوْلِیَائِهِ أُتِیحَتْ بَعْدَهُ مُوسَی فِتْنَةٌ عَمْیَاءُ حِنْدِسٌ- لِأَنَّ خَیْطَ فَرْضِی لَا یَنْقَطِعُ وَ حُجَّتِی لَا تَخْفَی وَ أَنَّ أَوْلِیَائِی یُسْقَوْنَ بِالْکَأْسِ الْأَوْفَی مَنْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی وَ مَنْ غَیَّرَ آیَةً مِنْ کِتَابِی فَقَدِ افْتَرَی عَلَیَّ وَیْلٌ لِلْمُفْتَرِینَ الْجَاحِدِینَ عِنْدَ انْقِضَاءِ مُدَّةِ مُوسَی عَبْدِی وَ حَبِیبِی وَ خِیَرَتِی فِی عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ مَنْ أَضَعُ عَلَیْهِ أَعْبَاءَ النُّبُوَّةِ وَ أَمْتَحِنُهُ بِالاضْطِلَاعِ بِهَا یَقْتُلُهُ عِفْرِیتٌ مُسْتَکْبِرٌ یُدْفَنُ فِی الْمَدِینَةِ الَّتِی بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ- إِلَی جَنْبِ شَرِّ خَلْقِی حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَسُرَّنَّهُ بِمُحَمَّدٍ ابْنِهِ وَ خَلِیفَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ وَ وَارِثِ عِلْمِهِ فَهُوَ مَعْدِنُ عِلْمِی وَ مَوْضِعُ سِرِّی وَ حُجَّتِی عَلَی خَلْقِی لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ بِهِ إِلَّا جَعَلْتُ الْجَنَّةَ مَثْوَاهُ وَ شَفَّعْتُهُ فِی سَبْعِینَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ کُلُّهُمْ قَدِ اسْتَوْجَبُوا النَّارَ وَ أَخْتِمُ بِالسَّعَادَةِ لِابْنِهِ عَلِیٍّ وَلِیِّی وَ نَاصِرِی وَ الشَّاهِدِ فِی خَلْقِی وَ أَمِینِی عَلَی وَحْیِی أُخْرِجُ مِنْهُ الدَّاعِیَ إِلَی سَبِیلِی وَ الْخَازِنَ لِعِلْمِیَ الْحَسَنَ وَ أُکْمِلُ ذَلِکَ بِابْنِهِ م‏ح‏م‏د رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ عَلَیْهِ کَمَالُ مُوسَی وَ بَهَاءُ عِیسَی وَ صَبْرُ أَیُّوبَ فَیُذَلُّ أَوْلِیَائِی فِی زَمَانِهِ وَ تُتَهَادَی رُءُوسُهُمْ کَمَا تُتَهَادَی رُءُوسُ التُّرْکِ وَ الدَّیْلَمِ فَیُقْتَلُونَ وَ یُحْرَقُونَ وَ یَکُونُونَ خَائِفِینَ مَرْعُوبِینَ وَجِلِینَ تُصْبَغُ الْأَرْضُ بِدِمَائِهِمْ وَ یَفْشُو الْوَیْلُ وَ الرَّنَّةُ فِی نِسَائِهِمْ أُولَئِکَ أَوْلِیَائِی حَقّاً بِهِمْ أَدْفَعُ کُلَّ فِتْنَةٍ عَمْیَاءَ حِنْدِسٍ وَ بِهِمْ أَکْشِفُ الزَّلَازِلَ وَ أَدْفَعُ الْآصَارَ وَ الْأَغْلَالَ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ.

قَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ سَالِمٍ قَالَ أَبُو بَصِیرٍ لَوْ لَمْ تَسْمَعْ فِی دَهْرِکَ إِلَّا هَذَا الْحَدِیثَ لَکَفَاکَ فَصُنْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِه‏

امام صادق(ع) فرماید: پدرم به جابر بن عبد اللَّه انصاری فرمود: من با تو کاری دارم، چه وقت برایت آسان‏تر است که ترا تنها ببینم و از تو سؤال کنم؟ جابر گفت: هر وقت شما بخواهی، پس روزی با او در خلوت نشستند و به او فرمودند: درباره لوحی که آن را در دست مادرم فاطمه علیها السلام دختر رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله دیده‏ای و آنچه مادرم به تو فرمود که در آن لوح نوشته بود، به من خبر ده. جابر گفت: خدا را گواه می گیرم که من در زمان حیات رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله خدمت مادرت فاطمه علیها السلام رفتم و او را به ولادت حسین علیه السلام تبریک گفتم، در دستش لوح سبزی دیدم که گمان کردم از زمرد است و مکتوبی سفید در آن دیدم که چون رنگ خورشید (درخشان) بود.

به ایشان عرض کردم: دختر پیغمبر! پدر و مادرم قربانت، این لوح چیست؟ فرمودند: لوحی است که خدا آن را به رسولش صلّی اللَّه علیه و آله اهدا فرموده، اسم پدرم و اسم شوهرم و اسم دو پسرم و اسم اوصیاء از فرزندانم در آن نوشته است و پدرم آن را بعنوان مژدگانی بمن عطا فرموده.

جابر گوید: سپس مادرت فاطمه علیها السلام آن را بمن داد. من آن را خواندم و رونویسی کردم. پدرم به او گفتند: ای جابر! آن را بر من عرضه میداری؟ عرض کرد: آری. آنگاه پدرم همراه جابر به منزل او رفت، جابر ورق صحیفه‏ای بیرون آورد. پدرم فرمودند: ای جابر، تو در نوشته‏ات نگاه کن تا من برایت بخوانم، جابر در نسخه خود نگریست و پدرم قرائت کردند، حتی حرفی با حرفی اختلاف نداشت.

آنگاه جابر گفت: خدا را گواه می گیرم که این گونه در آن لوح نوشته دیدم:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ این نامه از جانب خداوند عزیز حکیم است برای محمد پیغمبر او، و نور و سفیر و دربان (واسطه میان خالق و مخلوق) و دلیل او، که روح الامین (جبرئیل) از نزد پروردگار جهان بر او نازل شود. ای محمد أسماء مرا (ائمه و اوصیائت را- از مجلسی (ره)-) بزرگ شمار و نعمتهای مرا سپاسگزار و الطاف مرا انکار مدار.همانا منم خدائی که جز من شایان پرستشی نیست، منم شکننده جباران و دولت رساننده به مظلومان و جزا دهنده روز رستاخیز، همانا منم خدائی که جز من شایان پرستشی نیست، هر که جز فضل مرا امیدوار باشد (با اینکه خود را مستحق ثواب من داند) و از غیر عدالت من بترسد، (با اینکه کیفر مرا ستم انگارد) او را عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را نکرده باشم، پس تنها مرا پرستش کن و تنها بر من توکل نما. من هیچ پیغمبری را مبعوث نساختم که دورانش کامل شود و مدتش تمام گردد، جز اینکه برای او وصی و جانشینی مقرر کردم. و من ترا بر پیغمبران برتری دادم و وصی ترا بر اوصیاء دیگر، و ترا به دو شیر زاده و دو نوه‏ات حسن و حسین گرامی داشتم، و حسن را بعد از سپری شدن روزگار پدرش کانون علم خود قرار دادم و حسین را خزانه دار وحی خود ساختم و او را بشهادت گرامی داشتم و پایان کارش را به سعادت رسانیدم، او برترین شهداست و مقامش از همه آنها عالی تر است. کلمه تامه (معارف و حجج) خود را همراه او و حجت رسای خود (براهین قطعی امامت) را نزد او قرار دادم، به سبب عترت او پاداش و کیفر دهم. نخستین آنها علی، سرور عابدان و زینت اولیاء گذشته من است. و پسر او که مانند جد محمود (پسندیده) خود محمد است، او شکافنده علم من و کانون حکمت من است و جعفر است که شکّ ‏کنندگان در باره او هلاک می شوند، هر که او را نپذیرد (خود او را به امامت نپذیرد یا سخنش را به اطاعت) مرا نپذیرفته، سخن و وعده پابرجای من است که: مقام جعفر را گرامی‏ دارم و او را نسبت به پیروان و یاران و دوستانش مسرور سازم. پس از او موسی است که (در زمان او) آشوبی سخت و گیج‏کننده فرا گیرد، زیرا رشته وجوب اطاعت من منقطع نگردد و حجت من پنهان نشود و همانا اولیاء من با جامی سرشار سیر آب شوند. هر کس یکی از آنها را انکار کند، نعمت مرا انکار کرده و آنکه یک آیه از کتاب مرا تغییر دهد، بر من دروغ بسته است.

پس از گذشتن دوران بنده و دوست و برگزیده‏ام موسی، وای بر دروغ‏بندان و منکرین علی (امام هشتم علیه السلام) و دوست و یاور من و کسی که بارهای سنگین نبوت را به دوش او گذارم و به وسیله انجام دادن آنها امتحانش کنم او را مردی پلید و گردنکش (مأمون علیه اللعنة) می کشد و در شهری که (طوس) بنده صالح (ذو القرنین) آن را ساخته است، نزدیک بدترین مخلوقم (هارون علیه اللعنة) بخاک سپرده می‏شود، فرمان و وعده من ثابت شده که:

او را به وجود پسرش و جانشین و وارث علمش محمد مسرور سازم، او کانون علم من و محل راز من و حجت من بر خلقم می باشد، هر بنده‏ای به او ایمان آورد، بهشت را جایگاهش سازم و شفاعت او را نسبت به هفتاد تن از خاندانش که همگی سزاوار دوزخ باشند بپذیرم.

و عاقبت کار پسرش علی را که دوست و یاور من و گواه در میان مخلوق من و امین وحی من است به سعادت رسانم.

از او به وجود آورم دعوت‏ کننده بسوی راهم و خزانه ‏دار علمم حسن (امام عسکری علیه السلام( را.

و این رشته را به وجود پسر او «م ح م د» که رحمت برای جهانیان است کامل کنم، او کمال موسی و رونق عیسی و صبر ایوب دارد. در زمان (غیبت) او دوستانم خوار گردند و (ستمگران) سرهای آنها را برای یک دیگر هدیه فرستند، چنان که سرهای ترک و دیلم (کفار) را به هدیه فرستند، ایشان را بکشند و بسوزانند و آنها ترسان و بیمناک و هراسان باشند، زمین از خونشان رنگین گردد و ناله و واویلا در میان زنانشان بلند شود، آنها دوستان حقیقی منند. به وسیله آنها هر آشوب سخت و تاریک را بزدایم و از برکت آنها شبهات و مصیبات و زنجیرها را بردارم، درودها و رحمت پروردگارشان بر آنها باد، و تنها ایشانند، هدایت‏ شدگان.

عبد الرحمن بن سالم گوید: ابو بصیر گفت: اگر در دوران عمرت جز این حدیث نشنیده باشی، ترا کفایت کند، پس آن را از نااهلش پنهان دار.

منبع: الزام الناصب فی اثبات حجت الغائب صص۲۹۴-۲۹۳، کمال الدین ج ۱ ،۵۷۴-۵۶۹(کاری از موسسه گوهر؟

۲۶
آبان

پازیریک نام قدیمی ترین فرش پیداشده بر روی زمین می باشد که توسط سرگی رودنکو یافت شد. این فرش به دوره ایران هخامنشی می باشد و قدمت آن به بیش از 2400 سال پیش می رسد. این قالی در مجموعه ای به نام پازیریک نزدیک سیبری حدود 70 سال پیش پیدا شد و هم اکنون در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ در حال نگهداری است.

قالی پازیریک قدیمی‌ ترین فرش دنیا است که در سال ۱۳۲۸ (۱۹۴۹) توسط سرگی رودنکو، باستان‌ شناس روس در دره پازیریک در کنار اشیاء باستانی دیگری در در گور یخ‌ زدهٔ یکی از فرمانروایان سکایی کشف شد. دره پازیریک دره‌ ای کوچک در شمال کوهستان آلتایی در جنوب سیبری مرکزی و ۷۹ کیلومتری مرز مغولستان قرار دارد. بیشتر پژوهشگران این قالی را از دست‌ بافت‌ های پارت‌ ها و یا مادها می‌ دانند.

اگر پازیریک را قدیمی ترین فرش ایرانی محسوب کنیم ، قدمت هنر قالیبافی در ایران به 500 سال قبل از میلاد یعنی بیش از 2000 سال پیش باز می گردد. شواهد موجود از اولین فرش ایرانی در کتاب های چینی یافت شدهاست که به دوران ساسانیان مرتبط است. همچنین بر اساس اطلاعات سایت تخصصی بین المللی فرش ایران، قدیمی ترین فرش جهان فرش پازیریک یک اثر کاملا ایرانی هخامنشی می باشد که هم اکنون در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ نگهداری می شود.

ابعاد این فرش تقریبا 2 متر مربع (۱٫۹۸ در ۱٫۸۹ سانتی متر) می باشد که در هر سانتی متربع 36 گره وجود دارد. سبز، آجری، قرمز تیره، آبی و قهوای از رنگ های به کار رفته شده در این فرش می باشد. ناگفته نماند که در اثر گذشت زمان رنگ های این فرش باعث دگرگونی شده است و تنها دلیلی که باعث سالم ماندن نسبی قالی بوده ، یخبندان شدید منطقه دره آلتای است.

شواهدی بیشمار گویای ایرانی بودن این قالی است؛ اسب‌ ها و گوزن زرد خالدار ایرانی و آهوان که در بنای تخت جمشید نیز از این نمونه حجاری ها دیده می شود، همگی مربوط به نژاد ویژه ایرانی است. همچنین سبک کار (گره زدن) به شیوه قالیبافی ایرانیان است. بهره‌ گیری از رنگ‌ های متفاوت و تقارن آنها نشان می‌دهد این قالی در یک کارگاه مجهز و با تبعیت از یک الگوی دقیق بافته شده است. جالب اینجاست که در قاب های بالایی آن نماد های X مانندی دیده می شوند که در واقع نشانگر درفش کاویانی یا پرچم کاوه هستند که در دوران ساسانیان و اشکانیان به مهمترین پرچم ایران تبدیل شد.(کاری از موسسه گوهر )

تصاویر قدیمی ترین فرش جهان:

پازیریک

پازیریک


۲۵
آبان

نسخه نفیس خطی «برده بوصیری» به خط «علاءالدین تبریزی» از جذاب‌ترین آثار خطی درباره جایگاه و مقام والای پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله در گردونه هستی است که در گنجینه نسخه‌های خطی کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری می‌شود.

قصیده بُرده بوصیری؛ جلوه‌ای از وجود بی‌مثال پیامبر اسلام (ص)

نسخه خطی شماره ۱۰۳ کتابخانه و موزه ملی ملک؛ روایتگر «نور گیتی‌فروز چشمه هور»

قصیده بُرده بوصیری؛ جلوه‌ای از وجود بی‌مثال پیامبر اسلام (ص)

نسخه نفیس خطی «برده بوصیری» به خط «علاءالدین تبریزی» از جذاب‌ترین آثار خطی درباره جایگاه و مقام والای پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله در گردونه هستی است که در گنجینه نسخه‌های خطی کتابخانه و موزه ملی ملک نگهداری می‌شود.

به گزارش روابط عمومی موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، جایگاه والای پیامبر اسلام صلی‌الله علیه و آله در شعر و ادب فارسی و عربی بارها مورد توجه شاعران و ادیبان قرار گرفته است. منقبت‌گویان در سده‌های گوناگون تاریخ بارها برآن شده‌اند تا زیبایی و وجاهت وجودی پیامبر گرامی اسلام را در قالب آثار هنری به ویژه شعر، بر کاغذ جاری سازند. اکنون در روزگاری که برخی در جهان امروز، بیهوده و از سر ناآگاهی برآن شده‌اند تا غباری بر چهره نازنین حضرت‌محمد صلی‌الله علیه و آله بنشانند، شاید توجه به کوشش هنری و ادبی در توصیف چهره‌ای واقعی از آن حقیقت مورد ستایش همگان، بتواند راهنمایی برای رسیدن به دامن آن قله پرافتخار بشریت باشد؛ هرچند که به تعبیر شیخ شیرین‌سخن شیراز «نور گیتی‌فروز چشمه هور/ زشت باشد به چشم موشک کور».

«برده بوصیری» یا «قصیده ستاره‌ها» اثر جاودانه منظوم «شرف‌الدین محمدبن سعید بوصیری» شاعر مصری سده هفتم هجری در نعت حضرت پیامبر صلی‌الله علیه و آله است. برده، قصیده‌ای استوار، روان و خیال‌انگیز است که با کمال زیبایی، متانت و حسن به کارگیری فنون ممتاز ادبی سروده شده است.

این قصیده ۱۱۶ بیتی در نعت و ستایش پیامبر، از شاهکارهای قصاید سروده شده در نعت پیامبر صلی‌الله و علیه و آله است که تا این روزگار به زبان‌های هندی، فارسی، ترکی، آلمانی، فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است. دو نسخه کامل از قصیده برده بوصیری در کتابخانه و موزه ملی ملک وجود دارد اما نسخه شماره ۱۰۳، اثری شاخص در این میانه به شمار می‌آید که به خط ثلث و نسخ علاءالدین تبریزی با طلا و مرکب مشکی کتابت شده است و جلد لاکی دوره صفوی دارد. همه برگ‌های این نسخه به صنعت متن و حاشیه‌سازی کاغذ آراسته شده است و تذهیب و تجلیدی برازنده چنین اثری دارد. جایگاه قصیده برده بوصیری در هنر اسلامی به گونه‌ای است که به عنوان ترازی از کارنامه هنر خوش‌نویسان بزرگ به شمار می‌آید. بسیاری از اینان در دوره‌های گوناگون کوشیده‌اند هم نسخه‌هایی کامل از این قصیده، هم قطعاتی از آن را به عنوان زینت‌بخش آثار خود خطاطی کنند.

رویای سحرگاهان

درباره چگونگی سرودن «برده بوصیری»، روایتی مشهور گفته شده است. آورده‌اند که وی بیمار و نیمی از اندامش فلج شد. به همان وضعیت، حال دل را در ابیاتی زمزمه می‌کرد؛ نتیجه آن، قصیده‌ای شد که کواکب، نام گرفت. «بوصیری» قصیده ستاره‌ها می‌خواند و ستاره می‌بارید و می‌گریست و از خدا شفا می‌خواست. شبی که خواب، او را درربود، پیامبر صلی‌الله و علیه و آله را دید که همچون همیشه شفیق و مهربان، به دیدارش آمد، اندام رنجورش را نوازش فرمود و برده‌ای بر او افکند و بوصیری نه در خواب، که به بیداری نیز شفا یافت و خوب و خوش شد. گفته‌اند بوصیری صبح شفا از خانه بیرون رفت، درویشی که حال او نمی‌دانست، قصیده‌اش را طلب کرد و گفت به خواب چنان دیده و برای شفا نسخه‌ای از آن می‌خواهد. در روایات آمده است که این قصیده، حکمت و شفای بسیار دارد.

شاهکار دردانه بوصیری در روزگار او و پس از او، اعزازی تمام یافت و مسلمانان هنوز در مجالس ذکر نبی اعظم، آن را به ذوق جان و بانگ بلند می‌خوانند. اثر جاودانه بوصیری در ۸۰۰ سال گذشته همواره مورد توجه نخبگان خط بوده و چه بسیار کارستان‌های که با گنج او از دستان هنروران ایران به وجود آمده است. یکی از کارستان‌ها که تاریخ هنر ایران به آن می‌بالد، نسخه نازنینی از قصیده برده به خط خیال‌انگیز ملا علاءالدین تبریزی است. (کاری ازموسسه گوهر)

۲۴
آبان

http://pptxsource.ir/آدرس اینترنتی مقاله نسخه خطی خطبه غدیریه.کاری از موسسه گوهر

۲۲
آبان

https://books.google.com/books برای مطالعه کشف الغرایب به آدرس اینترنتی بالا مراجعه کنید .کاری از موسسه گوهر

۲۱
آبان

کتاب اشعار قایم مقام فراهانی (نسخه خطی) مطابق عکس

کتاب اشعار قایم مقام فراهانی (نسخه خطی) مطابق عکس

توضیحات : این محصول نسخه خطی و اصلی کتاب مجموعه سروده های میرزا ابوالقاسم فراهانی میباشد. که بسیار نایاب و با ارزش می باشد. این کتاب در سال 1298 هجری قمری یعنی حدو 140 سال پیش به نگارش در امده است.

این کتاب جزء کتابهای چاپ سنگی و بسیار نفیس میباشد.(کاری از موسسه گوهر)

 

۱۹
آبان


گلستان قرآن ـ شماره 88(دوره جدید شماره 43)، آذر1379

به بهانه نشر یک کتاب

شرح دعای صباح حضرت امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام)

محمد وفادار مرادی

ماه شریف و مبارک رمضان، ماه مخصوص و منسوب به خداوند تبارک و تعالی و اشرف “شهور” است از آن جهت که به افتتاحش، ابواب رحمت و رضوان گشاده می‌گردد، از این رو روز و شبش معطّر به عطر جان نواز رحمت و سرشار از شمیم خوش پرهیزگاری، عبادت و تلاوت دعاء و نیایش است. شاید به همین جهت است که امام صادق علیه آلاف التحیه و الثناء فرموده‌اند:

«اِنّه مَن لَمْ یُغَفرْلَهُ فی شَهْرِ رَمَضانَ لَمْ یُغَفَرَلَهُ اِلی قابِلِ اِلّا اَنْ یُشهدَ عَرَفَةَ.»

«کسی که رمضان بر او سپری شود و گناهان وی آمرزیده نشده باشد، امید به آمرزش نداشته باشد مگر آنکه فرصت یابد و روز عرفه را درک کند.»

و باز بی‌سبب نیست که نبی‌اکرم (ص) در فرازی از خطبه شعبانیه ضمن تبیین فضائل ماه رمضان فرمود:

«در این ماه نَفَسهای شما تسبیح، خوابتان عبادت، اعمالتان مقبول و دعایتان مستجاب است، زیرا خداوند سبحان در ایام این ماه را رحمت خاصه خویش به بندگان نظر دارد و ادعیه و استغفارات ایشان را قرینِ اجابت و آمرزش می‌نماید.»

بنابر این اوقات شریفه ماه مبارک رمضان بهترین فرصت ممکن برای قرائت ادعیه و انجام مناجات وعرض نیاز به درگاه یکتای بی‌نیاز می‌باشد. در این میان علاوه بر استفاضه از ادعیه مشترکه و مختصه ایام، لیالی و اسحار در این ماه، با عنایت به آنکه ماه رمضان در واقع “مَشَهد” امیرمومنان حضرت علی (ع) است، نیایشهای ماثوره حضرتش نورانیت ویژه‌ای دارد خصوصاً دعاء صباح آن گرامی که در میان ادعیه امامیّه، دعایی است مشهور و عالی مضمون که ضمن شرافت خاص روایی کلید ابواب علم و حکمت و آداب را بر خواننده زیباشناس هدیه می‌نماید و به همین جهت حضرتش آن را «مِفتاحُ الفُتوحِ النجاحِ وَ رُموزُ کُنوزِ الفَلاح» نامیده و هر صبح بعد از نماز فجر و طلوع صبح صادق تا بر آمدن آفتاب آن را قرائت می‌فرمود، اگر چه منافع سرشان آن دون زمان خاصی است. به همین جهت فوائد کلی مداومت بر تلاوت این دعاء، ضمن حدیثی چنین املاء گردیده است:

«مَن دوامَ عَلی قِراءة هذَا الدُعاء و العالَمُ ملانِ مِنَ البَلاءِ ما یَضُرُه اَبَداً و یَصیرُ فِی نظرِالخَلائقِ مُعززاً و مُکَرّماُ و لایَظفُر به عَدُوٌ و کل من قَصَدَ اِلی عداوَتِهِ رَجَعَ العَداوةُ الی صاحِبِه وُ یُؤمَنْ مِن مَوت المُفاجاةِ وَ یُوسَعُ عَلیهِ الرِّزقُ وَ یُوتیهِ مِن مَوضِعٍ لا یَکوُن فی ظَنّهِ و فی وَقَتِ المَوت یَکوُن الایمانُ مَعَهُ و إذا بُعِثَ مِن قَبْرِهِ قامَ ملکً مَعَ براقٍِ عِند راسِ القَبْرِ وَ یَرکَبُهُ وَ یُدخِلُهُ الجَنَّة راکباً»[1]

«هر کس بر قرائت این دعاء مداومت نماید چنانچه عالم را سراسر بلا فرا گرفته باشد بر وی ضرری نرسد و در نظر خلائق محترم و معتبر باشد و هیچ دشمنی بر وی ظفر نیابد و عداوت دشمنان‌اش به خود آنان برگردد و از مرگ ناگهانی ایمنی یابد و ابواب روزی بر وی گشاده شود و به هنگام رحلت و جان سپردن، نقد ایمان به غارت شیطان ندهد و با متاع اسلام و ایمان از عالم فانی به مملکت باقی سفر نماید و چون از گور مبعوث گردد حضرت حق تعالی ملکی را فرماید که «براقی بر سر قبر وی آورد تا او را به بهشت عدن درآورند.»

درباره سند و انتساب دعاء صباح ـ به قرار مسموع ـ نسخه اصلی به خط کوفی در خزانه ناصرالدین شاه قاجار بوده است که در آخر آن عبارت زیر نوشته شده: «کَتَبَه عَلیِ بنُ ابی‌طالبِ فی آخِرِ نهارِ الخَمیس حادی عَشَرَ ذِی الحجة سَنة خَمس وَ عشریَن مِنَ الهجرةِ» و همین تاریخ را علامه مجلسی رضوان‌الله تعالی علیه در کتاب شریف «بحارالأنوار» بعد از مأخذ فراوان دعاء مانند «اختیار المصباح» سیّد بن باقی و غیره چنین نگاشته است که : شریف یحیی بن قاسم علوی نسخه‌ای از دعاء به خط حضرت زیارت فرمود که عبارت زیر در آن مکتوب بوده است:

«بسم‌الله الرّحمن الرّحیم این دعایی است که تعلیم نمود مرا رسول خدا (ص) و می‌خواندند آن را هر صبح … نوشته است این را علی بن ابی‌طالب در آخر روز پنج شنبه یازدهم شهر ذی حجة الحرام سال بیست و پنج هجری»[2]

قطع نظر از اسانید صحیح و روایات صریح مروی از حضرت، شهرت و عُلّو مضامین، دعاء را بی‌نیاز از گفتگو در خصوص صدور آن می‌دارد که در واقع کلام گهربارش فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق است.

بر اساس اهمیت ویژة دعاء در فرهنگ مکتوب تشیع، علماء و دانشمندان متعدّد با گرایشهای مختلف روایی، حکمی، فلسفی و عرفانی به ترجمه و شرح این دعای شریف اهتمام خاصی مصروف داشته‌اند که جهت مزید اطلاع به برخی از آنها با تقدم تاریخی اشاره می‌شود(کاری از موسسه گوهر)

۱۸
آبان

هزاره ققنوس :ازساسانیان تا سامانیان از محمود کویر(کاری از موسسه گوهر)

۱۷
آبان
در موزه آستان مقدس حرم مطهر امام حسین(ع) که مجموعه نفیسی از اشیاء گرانبهای تاریخی و نسخ خطی در آن نگهدای می‌شود به تازگی از سوی سازمان ملل متحد جزء ۱۰ موزه بر‌تر جهان معرفی شده است. تماشای تصاویر برخی از این نفایس خالی از لطف نیست.

۱۵
آبان


کتاب زیباشناختِ مرمتِ نقاشی در ۲۷۶ صفحه‌ی مصور، با رویکرد ارائه‌ی مبانی نظری مرمت نقاشی در ادوار مختلف تاریخی و با نگاهی زیباشناختی به این مقوله، سعی در ایجاد رابطه‌ای تاریخی میان مباحث مطروحه در مرمت نقاشی دارد. این کتاب با نگرشی جامع بر موضوع فلسفه‌ی‌ هنر و زیبایی‌شناسی به تحلیل نقاشی، نگهداری و مرمت طی سده‌های قبل از قرن ۲۰ و در دوران معاصر پرداخته است.

در فصل اول این کتاب، تبیین و تفهیم و توضیح مسائل زیبایی‌شناسی در سده‌های مختلف و ارتباط آن‌ها با مباحث مرمت به‌خصوص مرمت نقاشی مورد بحث قرار گرفته است. در فصل دوم، به پیدایش نگره‌های فلسفی و زیبایی‌شناسانه‌ی ایتالیایی که به‌طور خاص در زمینه‌ی‌ مرمت و به‌خصوص مرمت نقاشی بسط یافتند، پرداخته می‌شود. فصل سوم دیدگاه‌های مخالف و موافق در سده‌ی بیستم را مورد بررسی قرار داده است. این کتاب با اشاراتی به نظریه‌های تعداد زیادی از فیلسوفان و تحلیل این مباحث فلسفی و زیباشناسی، به بررسی تأثیر آنها در مرمت طی دهه‌های مختلف می‌پردازد و با شواهدی از نظریه‌پردازان شناخته‌شده در عرصه‌‌ی تاریخ هنر، فلسفه و زیبایی‌شناسی از کسالت متن فلسفی می‌کاهد. ویژگی بارز این کتاب، استفاده از نظریات گستره‌ وسیعی از فیلسوفان و تاریخ‌دانان است که با زبانی روان، خواننده را وارد دنیای فلسفه‌ی هنر می‌کند و به معرفی نظریه‌های شخصیت‌های تأثیرگذار این عرصه می‌پردازد. در پایان می‌توان کتاب زیباشناختِ مرمتِ نقاشی را پلی میان سه مفهوم زیبایی‌شناسی، مرمت نقاشی و مبانی نظری مرمت دانست که سعی در ایجاد ارتباطی مفهومی میان این سه مقوله داشته و بدان می‌پردازد. کتاب حاضر، اثر تجلیل‌شده‌ی همایش خادمان فرهنگ مکتوب استان اصفهان در سال ۱۳۹۱ است./ (رامین محمدی سفید‌خانی و نگار کاظمی)

مشخصات فنی کتاب:

عنوان: زیباشناخت مرمت نقاشی
نویسندگان: مهدی حسینی، حمید فرهمند بروجنی و محسن قانونی
ناشر: انتشارات گلدسته
محل نشر: اصفهان
سال نشر:  ۱۳۹۱

۱۴
آبان


در ابتدای ورود به موزه، آثار ارزشمندی از جمله قلمدان‌های لاکی، قاب‌های آینه لاکی کتیبه‌دار، یک قاب آینه لاکی با تصویر بایزید بسطامی و شاگردان و قاب آینه با بوم الوان زرافشان نظر بینندگان را به خود جلب خواهد کرد. ظرافت این آثار مثال زدنی است.

موزه پارس شیراز

در موزه جعبه‌های آرایشی لاکی هم به چشم می‌خورد. این آثار مربوط به دوره صفویه هستند و در شیراز یافت شده‌اند.

موزه پارس شیراز

یکی از ارزشمندترین آثاری که در موزه به چشم می‌خورد، یک قرآن دست‌نویس به خط محقق است.

موزه پارس شیراز

این قرآن توسط سلطان ابراهیم بن شاهرخ تیموری در قرن ۹ هجری نوشته شده است.

موزه پارس شیراز

از دیگر آثار موجود در موزه که بینندگان را به خود جلب می‌کرد، می‌توان به طلسم با حروف ابجد اشاره کرد. قدمت این اثر به دوره قاجاریه بازمی‌گردد. 

موزه پارس شیراز

اعدادی که در این طلسم نوشته شده‌اند، بسیار کوچک و ظریف بوده و همین ظرافتش ارزش آن را دو چندان می‌کند.

موزه پارس شیراز

از دیگر آثاری که بسیار زیبا است، می‌توان به تابلو نقاشی حافظ و شاخ نبات اشاره کرد. این تابلو اثر میر مصور بوده و در دوره معاصر کشیده شده است.

موزه پارس شیراز

در موزه آثار دیگری همچون زره زنجیر بافت فولادی مربوط به دوره زندیه که در شیراز کشف شده‌اند نیز به چشم می‌خورد. در کنار این زره آثار دیگری همچون شمشیر دو دم فولادی مربوط به دوره صفویه، سپر فلزی با آیات قرآنی مربوط به دوره زندیه و کلاه خود فولادی با تزئینات طلا مربوط به دوره صفویه به چشم می‌خورد.

موزه پارس شیراز

کوبه در متعلق به مسجد جامع عتیق، ظرف مفرغی و اشیا مفرغی که در لرستان کشف شده و قدمت آن‌ها به هزاره اول پیش از میلاد بازمی‌گردد هم از دیگر آثار موزه به شمار می‌آیند.

موزه پارس شیراز

در بخش دیگری از موزه، آثاری همچون قلیان نقره قلمزنی مربوط به دوره پهلوی، ظرف برنجی قلمزنی و قلیان طلاکوب و میناکاری به چشم می‌خورد که تمام این آثار در یک ویترین آینه‌کاری و خاتم‌کاری قرار گرفته‌اند.

موزه پارس شیراز

از دیگر تابلوهایی که در موزه به چشم می‌خورد، می‌توان به تابلو تصویر کریم خان زند اثر صدرالدین شیرازی اشاره کرد. این تابلو معاصر است.

موزه پارس شیراز

یک کاشی هشت گوش که در قم یافت شده و مربوط به قرن هشتم است، یک کاسه سفالی لعابدار، تنگ سفالی لاجوردی به شکل پرنده مربوط به قرن شش و هفت هجری قمری همه و همه از دیگر آثار ارزشمند این موزه به شمار می‌روند.

موزه پارس شیراز

یک کاسه سفالی لعاب دار (مینایی) که در نیشابور یافت شده و به قرن هفتم بازمی‌گردد به همراه یک کاشی دیگر هم در کنار آثار به چشم می‌خورد.

موزه پارس شیراز

اثری که مطمئنا توجه همه را به خود جلب خواهد کرد، یک مجسمه است که در حاجی آباد داراب فارس یافت شده و مربوط به دوره ساسانیان است.

موزه پارس شیراز

از دیگر آثار بسیار قدیمی موزه می‌توان به کوزه لوله منقاری قرمز که در رودبار یافت شده و قدمتش به هزاره دوم پیش از میلاد بازمی‌گردد، خمره سفالی منقوش که در جلیان فسا یافت شده و قدمتش به هزاره سوم قبل از میلاد باز می‌گردد و یک کوزه لوله منقاری مربوط به هزاره اول پیش از میلاد اشاره کرد.

موزه پارس شیراز

در این موزه چند کتاب با ارزش نیز به چشم می‌خورد. اولین کتاب، ۱۳ برگ از منتخبات مثنوی مولوی به خط ملاصدرا است که به دوره صفویه مربوط می‌شود.

موزه پارس شیراز

دومین کتاب، یک جزء از قرآن با خط ثلث طلاریزی و مذهب اثر استاد یحیی جمال الصوفی است.

موزه پارس شیراز

به طور کلی موزه پارس آثار ارزشمند بسیاری را در قلب خود نگه داشته است. آثاری که دوره‌های وسیعی از تاریخ را دربر می‌گیرد و تماشای آن‌ها برای هر دوست‌دار تاریخ و هنری هیجان‌انگیز خواهد بود. آثار این موزه وسعتی به درازای تاریخ دارند و با تماشای آن‌ها می‌توانید برگ‌های مختلف تاریخی را ورق بزنید.

موزه پارس شیراز

۱۳
آبان


موزه                    ‌‌‌                                                                                                  

به گزارش خبرنگار مهر، با هدف آشنایی با ابزارآلات و اشیا قدیمی برای اولین بار متعلق به مجموعه دار بخش خصوصی در محل اداره میراث فرهنگی ماکو گشایش یافت.

نمایشگاه در ۲۴ غرفه شامل آثار صنایع دستی، اشیا و اقلام مربوط به حوزه مردم شناسی انواع سکه ها، انواع نقاشی های هنری، تابلوهای هنری و جنگ افزارهای مربوط به دوره معاصر است  که هدف آن آشنایی نسل امروز با شیوه زندگی و معیشت اجدادمان در گذشته است.

بابرپایی این نمایشگاه مقدمات لازم برای ایجاد نمایشگاه موزه دائمی مربوط به دوره قاجاریه در شهرستان ماکو فراهم شد.

۱۲
آبان


آنچه که ایران را از دیگر کشورها متمایز می کند و خزانه اش را خاص، وجود الماسی کوچک  به رنگ صورتی اما گرانبها به نام الماس دریای نور است که اگرچه تنها ۱۸۲ قیراط وزن دارد اما جهان خواهان یک لحظه دیدن الماس دریایی نور در کنار الماس کوه نور است. بسیاری از کشورها در آرزوی داشتن این الماس هستند. الماسی که در خزانه بانک مرکزی تنها با فاصله ۱۰ سانتی متری می توان آن را دید. این دو گوهر  متعلق به نادر شاه بوده، اما الماس کوه نور، بعد از مرگ نادر شاه، توسط احمدشاه درانی به افغانستان برده شد. بعداز احمدشاه، به شاه شجاع منتقل شد و پس از شکست شاه شجاع به دست سردار هندی، ملقب به شیر پنجاب، الماس مزبور به تصرف سردار نامبرده درآمد. این گوهرها بعدها به دست کمپانی هند شرقی افتاد و بدان وسیله به دربار انگلستان راه جست و به ملکه ویکتوریا هدیه شد.  اکنون این گوهر در تاج ملکه الیزابت نصب است.

گرانبهاترین اشیا در گران‌ترین موزه ایران/نمایش مهمترین الماس جهان


الماس دریای نور، پس از قتل نادرشاه، به نوه او شاهرخ میرزا رسید، سپس به دست امیرعلم خان خزیمه و بعداً به دست لطفعلی خان زند افتاد. هنگامیکه لطفعلی خان به دست آقا محمدخان قاجار شکست خورد، گوهر مذبور به گنجینه جواهرات قاجار منتقل شد ناصرالدین شاه معتقد بود این گوهر یکی از گوهرهای تاج کوروش بوده است و خود او بسیار به این گوهر گرانبها علاقه داشت و زمانی آن را به کلاه و گاهی به سینه خود نصب می کرد و حتی تولیت دریای نور را منصبی مخصوص قرار داد و این افتخار مهم را به اعیان و بزرگان کشور محول می داشت.

۱۱
آبان

چند برگ از یک نسخه بسیار قدیمی قرآن که ممکن است قدیمی‌ترین نسخه خطی قرآن باشد، در دانشگاه «بیرمنگام» انگلیس کشف شد.
به گزارش بلاغ، بر اساس روش تاریخ‌گذاری رادیوکربن، قدمت این نسخه حداقل 1370 سال تخمین زده شده که آن را در میان قدیمی‌ترین نسخه‌های موجود قرآن قرار می‌دهد.

صفحات این کتاب مقدس حدود یک قرن است که به صورت ناشناخته در کتابخانه دانشگاه بیرمنگام انگلستان باقی مانده بود.
کشف قدیمی‌ترین نسخه خطی قرآن در انگلیس+ تصاویر
محمد عیسی والی، متخصص نسخ خطی کتابخانه بریتانیا می‌گوید: این کشف هیجان‌انگیز باعث خوشحالی مسلمانان خواهد شد.

این نسخه خطی به همراه مجموعه‌ای از دیگر کتاب‌ها و اسناد متعلق به خاورمیانه، بدون اینکه به عنوان یکی از قدیمی‌ترین نسخه‌های قرآن جهان شناخته شده باشد، در کتابخانه نگهداری می‌شده است.

هنگامی که یک پژوهشگر دوره دکتری نگاه دقیق‌تری به این برگه‌ها انداخت، تصمیم گرفته شد یک آزمایش تاریخ‌گذاری رادیو کربن بر روی آن انجام شود که نتیجه شگفت‌انگیز بود.
کشف قدیمی‌ترین نسخه خطی قرآن در انگلیس+ تصاویر
سوزان ورال، مدیر مجموعه‌های خاص دانشگاه بیرمنگام می‌گوید: پژوهشگران در رؤیاهای خود هم نمی‌دیدند که این نسخه چنین قدمتی داشته باشد.

وی گفت: کشف اینکه ما یکی از قدیمی‌ترین نسخه‌های قرآن کل جهان را داریم، بسیار هیجان‌انگیز است.

این نسخه به واحد آزمایش رادیوکربنی دانشگاه آکسفورد سپرده شد و بررسی‌ها نشان داد که صفحات این قرآن قدیمی از پوست گوسفند و یا بز هستند و این قرآن در زمره قدیمی‌ترین نسخه‌هایی است که تاکنون به جای مانده است.

دیوید تامس، استاد اسلام و مسیحیت دانشگاه بیرمنگام در این باره گفت: این صفحات کشف‌شده ما را به نخستین سال‌های پس از ظهور اسلام می‌برد.
کشف قدیمی‌ترین نسخه خطی قرآن در انگلیس+ تصاویر
تامس گفت: بنابر آزمایش‌های رادیوکربنی دانشگاه آکسفورد بیش از 95 درصد احتمال دارد که این نسخه بین سال‌های 568 تا میلادی 645 میلادی نوشته شده باشد.

وی افزود: بنابراین کاملاً محتمل است که شخصی که این قرآن را نوشته در زمان محمد [ص] زنده بوده است.

این نسخه به خط حجازی، یکی از قدیمی‌ترین رسم‌الخط‌های عربی نوشته شده است.

با توجه به اینکه تاریخ‌گذاری رادیوکربن، یک بازه زمانی برای قدمت ارائه می‌دهد، نسخ خطی دیگری نیز هستند که در بازه زمانی این قرآن نگاشته شده‌اند. بنابراین مشخص کردن اینکه کدام‌یک از این نسخ قدیمی‌ترین است، کار بسیار دشواری است.

اما آخرین تاریخ احتمالی که برای نسخه قرآن دانشگاه بیرمنگام در نظر گرفته شده (سال 645 میلادی) آن را در شمار قدیمی‌ترین نسخه‌های قرآن قرار می‌دهد.(جمع آوری اطلاعات از موسسه گوهر)
۱۰
آبان

یکی از قرآن‌های بسیار نفیس موجود در گنجینه مخطوطات آستان قدس رضوی، قرآنی‌ست اهدایی مقام معظم رهبری که گفته می‌شود منسوب به دستخط مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) است.

مقام معظم رهبری بزرگترین اهداکننده نسخ خطی در کشور هستند که تاکنون تعداد 14 هزار نسخه خطی اعم از نفایس خطی و ... را به این مجموعه اهدا کرده‌اند.توجه ویژه مقام معظم رهبری به حفاظت و نگهداری مطلوب آثار فرهنگی سبب شد تا ایشان به عنوان بزرگترین واقف کتب خطی بیش از 14 هزار نسخه کتاب خطی را به کتابخانه آستان قدس رضوی اهدا کنند. کتاب‌های اهدایی مقام معظم رهبری تا‌کنون به طور کلی 16 هزار نسخه بوده که دو هزار نسخه از این تعداد، چاپ سنگی است.


رهبری

این کتب از کتابخانه شخصی علمای بزرگ از سوی مقام معظم رهبری خریداری شده و در اختیار آستان قدس رضوی قرار گرفته است. علاوه بر این، حجم هدایای ایشان به مرکز موزه‌های آستان قدس رضوی به اندازه‌ای بوده ‌که از سال 1373 گنجینه‌ای ویژه به منظور نمایش هدایای رهبری ایجاد شده است.

این گنجینه شامل آثار هنری چون تابلوهای خط و تذهیب، نقاشی، فرش، معرق چوب، معرق صدف، سوزن دوزی، قلم‌زنی روی مس، انواع ظروف و مدال‌هاست که توسط شخصیت‌های داخلی و خارجی به مقام معظم رهبری هدیه شده است.

از جمله نفایس اهدایی از سوی ایشان به گنجینه مخطوطات کتابخانه آستان قدس، قرآن‌های نفیسی‌ست که توسط هنرمندان خبره سده‌های گذشته کتابت شده و با تذهیب‌های فوق‌العاده نماد و نشانه‌ای از اوج هنر اسلامی‌ست. از جمله آثار بسیار نفیس اهدایی از سوی ایشان، قرآنی‌ست به مهر شاه اسماعیل صفوی که منسوب به دستخط مبارک امام حسین(ع) است


قرآن منسوب به دست خط امام حسین (ع)

این قرآن بسیار نفیس در 9 سطر بر پوست آهو کتابت شده و در خود مهری با عنوان ««کَتَبه حسین‌ بن‌ علی» دارد. به گفته محمدرضا فاضل‌هاشمی، رییس اداره مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی، این قرآن در هشت ورق نوشته شده است و یکی از قدیمی‌ترین نسخ خطی موجود در کتابخانه آستان قدس محسوب می‌شود. این قرآن در قرن اول هجری کتابت شده و با شماره 3382 در کتابخانه آستان قدس رضوی ثبت شده است.

۰۹
آبان

اما شیوۀ سومی هم وجود دارد که به «روش توصیفی ـ تطبیقی» معروف شده است و استاد منزوی مُبدع آن است و در فهرست‌نگاری خود به‌ویژه در فهرست نسخه‌های خطی مرکز دائرةالمعارف، آن را بکار برده است. این روش، بر دو اصل زیر استوار است: 
1. اشکال تکامل یافته روش «توصیفی» 
2. ابداعات و نوآوری‌های جدید که مبتنی بر دو اصل زیر است: 
ـ تحقیق دربارۀ مؤلف نسخۀ مورد مطالعه 
ـ مقایسۀ نسخۀ خطی مورد مطالعه با نسخه‌های خطی مشابه در سایر کتابخانه‌های جهان است

با ذکر این مقدمات، تصور می‌شود که زمینۀ لازم مهیا شده است تا بحثی داشته باشیم دربارۀ شیوۀ فهرست‌نگاری در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی که بر اساس «شیوۀ توصیفی ـ تطبیقی» فراهم آمده است. 
بر اساس فهرست‌های چاپی نسخه‌های خطی و عکسی دائرتالمعارف،  می‌توان جزئیات روش فهرست‌نگاری در مرکز دائرةالمعارف را بدین‌گونه توصیف کرد: در این روش، فهرست‌نگار در ابتدا تمام توجه خود را روی مؤلف نسخه متمرکز می‌کند و بر آن می‌شود تا گزارشی کوتاه ولی مفید دربارۀ دورۀ زندگی، آثار و سال مرگ مؤلف و این که اثر خود را به چه کسی هدیه کرده است، ارائه کند: سپس به خود نسخۀ خطی می‌پردازد. در این روش، یک نسخۀ خطی از چهار منظر «کتاب‌شناسی»، «نسخه‌شناسی»، «افزوده‌ها»، و «مقایسه» مورد بررسی قرار می‌گیرد. 
ـ در «کتاب‌شناسی»، فهرست‌نگار به نسخۀ خطی به عنوان یک اثر علمی نگاه می‌کند. از این‌رو ابتدا به دنبال کشفِ نام کتاب، زمان و محل نگارش نسخه، و موضوع، فصل‌بندی و زبان آن اثر بر می‌آید. و سپس به ثبت چند سطر از اول و آخر نسخه می‌پردازد. 
ـ در «نسخه‌شناسی»، فهرست‌نگار، چهار موضوع کتابت، خط، کاغذ، و جلد را مورد توجه قرار می‌دهد. در بحث کتابت، تاریخ کتابت، محل کتابت و سفارش‌دهندۀ احتمالی کتابت نسخه، مورد نظر است. در موضوع خط، خصوصیات فیزیکی (یعنی اندازه و تعداد سطرها) و ویژگی هنری (یعنی نوع خط مانند ثلث، نسخ و نستعلیق و همچنین رنگ جوهر) مورد توجه قرار می‌گیرد. در بحث کاغذ و جلد، نخست به خصوصیات فیزیکی آن (مانند طول و عرض) و سپس به ویژگی‌های فنی (مانند جنس و رنگ) و آرایه‌های هنری (مانند تذهیب و نقاشی) پرداخته می‌شد. این بخش برای محققان هنر و نیز برای کسانی که دربارۀ تاریخ فن کاغذسازی و جلدسازی در فرهنگ ایران و اسلام تحقیق می‌کنند، بسیار مهم است. 
ـ در «افزوده‌ها»، فهرست‌نگار کاملاً خود را از نسخۀ خطی مورد نظر به عنوان یک اثر علمی جدا می‌سازد. در اینجا فهرست‌نگار نگاه خود را به افزوده‌هائی متمرکز می کند که در طول عمر نسخۀ خطی، توسط کاتب نسخه، مالکان نسخه و یا خوانندگان مختلف بر حواشی و یا قسمتهای مختلف آن اضافه شده است. در بسیاری از موارد، اگر نگوئیم ارزش این افزوده‌ها بیشتر از متن اصلی نسخۀ خطی است، ولی می توان گفت که کمتر از آن هم نیست. این افزوده‌ها به دو شکل در نسخه‌های خطی جلوه پیدا کرده است. 
شکل اول، نظریات و اندیشه‌های یک خوانندۀ فاضل است که به شکل یادداشت و توسط خود او با انگیزۀ توضیح و یا تکمیل متن اصلی در حواشی نسخه اضافه می‌شود. این یادداشت‌ها گاه به لحاظ کمّی و کیفی به میزانی است که خود به تنهائی ارزش یک تألیف مستقل را پیدا می‌کند. 
شکل دوم، مُهر مالکیت صاحب نسخه و یا یادداشتهائی خارج از موضوع کتاب است که در ابتدا و انتهای نسخۀ خطی نقش می‌بندد. مُهرها از جنبۀ تحول و تطور اسامی و القاب در دوره‌های مختلف اسلامی و نیز از جنبۀ هنری دارای اهمیت است. یادداشت‌ها معمولاً حاوی اشاراتی کوتاه دربارۀ قیمت نسخه و یا قیمت اجناس دیگر، حوادث تاریخی، و رفتار و عادات اجتماعی هستند که توسط خوانندۀ نسخۀ خطی در برگهای سفید نسخه (به عنوان دفتر یادداشت) ثبت شده است. مانند اشاراتی به حوادث تاریخی و تحولات اجتماعی، جمع‌آوری و دسته‌بندی این یادداشت‌ها می‌تواند نتایج ذیقیمتی دربارۀ تحولات تاریخی و روابط اجتماعی و فرهنگی بدست دهد. در این شیوۀ فهرست‌نگاری، این افزوده‌ها دارای جایگاه خاصی است و به تفصیل بدانها پرداخته می‌شود. 
ـ در «مقایسه»، سه کار صورت می‌گیرد. اول، با استفاده از فهرست نسخه‌های خطی در سایر کتابخانه‌ها، نسخۀ مورد مطالعه یا نسخۀ در دست، با نسخه‌های مشابه خود در کتابخانه‌های دیگر مقایسه می‌گردد. دوم، با بهره گرفتن از فهرستِ کتابهای چاپی، تعداد و انواع چاپ‌های احتمالی نسخۀ مورد مطالعه معرفی می‌گردد. سوم، تمام منابع و فهرست‌های خطی و چاپی که در این بخش مورد استفاده قرار گرفته، در پایان معرفی هر نسخه اضافه می‌گردد تا اگر محقق علاقمندی خواستار تحقیق بیشتری بود، این امر به سهولت برای وی امکان‌پذیر گردد. 
این روش، سودمندی‌های بسیار دارد که از جملۀ آنها می توان به موارد زیر اشاره داشت: الف ـ جلوگیری از لغزش‌های احتمالی در شناخت نام نسخه، مؤلف آن و موضوع کتاب ب ـ یافتن نامهای مختلف یک اثر که گاهی برای برخی از آثار پیش می‌آید. و یا کشف اختلاف در تیویب (باب‌بندی) و بخش‌بندی‌هائی که گاه در نسخه‌های مختلف یک اثر دیده می‌شود. 
ج ـ بدست آمدن یک آمار از فراوانی (بَسامَد ـ فِرِکانس) کتابت یک نسخه که خود نشان‌دهندۀ فراوانی استفاده از آن اثر در فرهنگ ایران و اسلام است. 
د ـ دریافتِ این موضوع که نسخۀ مورد مطالعه دارای چه ارزشی است. آیا منحصر به فرد است یا کمیاب و یا پِرتیراژ می‌باشد؟ 
ه‍ ـ سهولت کار محققین در آگاهی از میزان حضور یک نسخه خطی در کتابخانه‌های دیگر، بدون مراجعه به فهرست‌های گوناگون. 
و ـ آگاهی از وضعیت چاپ نسخۀ خطی مورد مطالعه (مانند تیراژ و میزان استفاده از آن). زمانی که اطلاعات مربوط به هر یک از نسخه‌های خطی بر پایه روش فوق فراهم آمد، مجموع آنها بر اساس نظم خاصی دست‌بندی، تنظیم و تبویب می‌گردد و به شکل فهرست  نسخه‌های خطی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به چاپ می‌رسد. 

نظم این فهرست ها  بدین گونه است: 
1. نسخه‌ها بدون در نظر گرفتن موضوع بر اساس نامشان دارای یک ترتیب الفبایی می‌گردند. 
2. در پایان فهرست ، فهرستی مفصل شامل موارد زیر اضافه می گردد: 
ـ مؤلفان 
ـ کاتبان نسخه‌ها 
ـ کتابها (به تناسب موضوعاتی مانند: ریاضیات، پزشکی، ادبیات، فلسفه و هنر تقسیم شده‌اند) 
ـ مُهرها 
ـ اشخاص 
ـ اماکن 
بدین ترتیب یک محقق، با داشتن اطلاعاتی اندک از یک نسخۀ خطی می‌تواند در فهرست های  این مرکز به سهولت به تمامی اطلاعات مربوط به آن نسخه دست یابد. 
با تحقیق بر روی نسخه‌های خطی این مرکز و چاپ فهرست  آن، اطلاعات بسیار ارزشمندی دربارۀ برخی از نسخه‌های خطی کمیاب و در برخی موارد منحصر به فرد بدست آمد که شاید اشاره به برخی از آنها بی‌فایده نباشد: 
ـ شاهنامه فردوسی که به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران، یکی از قدیمی‌ترین نسخۀ موجود در جها ناست. این نسخه که در کناره‌اش پنج گنج نظامی قرار دارد، به شکل فاکسیمیله توسط مرکز دائرةالمعارف در تهران منتشر شد. 
ـ نسخه‌ای کهن از کتاب «الرساله الجامعه» متعلق به اخوان الصفا (این رساله توسط آقای دکتر صادق سجادی، دبیر شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف، در حال تصحیح است). دربارۀ این رساله به نوشتۀ ضمیمه مراجعه گردد. 
ـ مفتاح التمدن رساله‌ای است دربارۀ تلقی ایرانیان در سدۀ نوزدهم از فرهنگ و تمدن اروپا. این رساله منحصر به فرد است و سال گذشته پس از ویرایش لازم، در تهران منتشر شد. 

منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی 

۰۹
آبان

نسخه خطی یا دستنویس[۱] در اصطلاح به کتاب‌های قدیمی‌ای گفته می‌شود که با دست نوشته شده باشد و چاپی نباشد. در عین حال، در ادبیات کتابداری دستنویس‌ها به نوشته‌هایی تک نسخه نیز گفته می‌شود که توسط نویسنده تولید شده‌اند، مانند متن اثری که یک نویسنده آماده کرده تا به چاپخانه سپرده شود، اعم از اثر ادبی، علمی یا تاریخی. نگهداری این‌گونه دستنویس‌ها در مجموعه‌های کتابخانه‌های بزرگ پژوهشی و دانشگاهی معمولاً به خاطر اهمیت پژوهشی یا ارزش آرشیوی آنهاست.

اما آنچه که در ادبیات فارسی "نسخه خطی" خوانده می‌شود، کتاب‌هایی است که عموماً در دوران پیش از رواج صنعت چاپ در ایران و کشورهای اسلامی تولید شده‌اند و تهیه ویرایش انتقادی و به اصطلاح "تصحیح" و تولید فهرست و فهرستگان‌های آنها یکی از عرصه‌های مهم پژوهش‌های ادبی در ایران و سایر کشورهای اسلامی در سده گذشته بوده است. مشابه همین مساعی در غرب در مورد نسخه‌های کلاسیک و قرون وسطی طی سده‌های گذشته صورت گرفته است.

    تولید نسخه‌های خطی کهن[]

    در اوایل قرون وسطی (سال‌های 500 تا 1000م.) دیرها و صومعه‌ها مراکز اصلی تولید کتاب بودند. کشیشان و راهبان از طریق شبکه کلیساها و دیرهای خود با زنده نگه‌داشتن زبان لاتین و بقایای دانش کلاسیک، مسیحیت را نشر می‌دادند. دیرها مراکز ادبی و نوشتاری بودند و کاتبان در اتاق‌های نسخه‌نویسی آن کار می‌کردند و آثار مذهبی و غیرمذهبی را با دست نسخه‌نویسی می‌کردند.

    در اوج قرون وسطی (سال‌های 1000 تا 1200م.) شاهد افزایش تعداد کلیساها و دیرها و در نتیجه، دستنوشته‌ها هستیم. راهب‌ها در اتاق‌های نسخه‌نویسی بکار می‌پرداختند و برای دو بازار عمده، کتاب تهیه می‌کردند: کتاب‌های غیردینی برای اشراف و پادشاهان و کتاب‌های دینی برای روحانیون. در دوره‌های افزایش تقاضا برای دستنوشته‌ها، راهبان، کاتبان غیرروحانی را به دیرها دعوت می‌کردند تا در کنار آنها بکار بپردازند. با از میان رفتن تدریجی انحصار کلیسا بر امر آموزش و افزایش تقاضا برای کتاب‌های غیردینی، بسیاری از کاتبان غیرروحانی کارگاه‌هایی در نزدیکی دانشگاه‌ها و مراکز تجاری دایر کردند. در اوایل رنسانس (1300-1400م.) اومانیست‌ها در ایتالیا به یافتن و نسخه‌پردازی از دستنویس‌های کهن نویسندگان محبوب پرداختند. اگرچه نسخه‌برداری از تولید کتاب‌های دینی پس از سال 1300 ادامه یافت، اما از نیمه قرن سیزدهم میلادی به بعد تقاضا برای کتاب‌های آموزشی بیشتر شد و راه‌های نو و ابداعی برای تولید کتاب پدید آمد. نتیجه آن افزایش تولید نسخ خطی یکدست و مطابق با متن اصلی بود.

    در تمدن اسلامی، نسخه‌نویسی ابتدا مختص قرآن کریم بود اما کم‌کم توسعه یافت. از نخستین دوره حکومت عباسی که آداب حکومت و ایجاد نظام سیاسی به تبع حکومت‌های ساسانی یا یونانی ـ رومی در جهان اسلام رونق گرفت، بعضی از حکومت‌های محلی و نیز برخی از صاحب‌منصبان و شاهزادگان مراکز نسخه‌برداری ایجاد کردند. در این کانون‌ها افراد نسخه‌نویس و کتاب‌آرا را بکار می‌گماردند. کاتبان و نسخه‌نویسان، فاضل و خوشنویس بودند و در نخستین قرون هجری به‌عنوان وزیر، ندیم و منشی در دیوان خدمت می‌کردند. در دربارهای حکومت‌های سامانی، غزنوی و سلجوقی از این کانون نسخه‌نویسان بسیار بود.

    از دیگر کانون‌های اِستِنساخ، زاویه‌ها و خانقاه‌های عارفان بود که هر کدام دارای کتابخانه‌ای بودند. سنت در خانقاه‌ها آن بود که آثار عرفانی را استنساخ وعَرْض‌ و مقابله می‌کردند و بر یکدیگر می‌خواندند. گروهی دیگر نیز بودند که در کار نشر و کتابت نسخه‌ها دست داشتند. ایشان را وراقان می‌نامیدند و بسیاری از آنها از فضلا و دانشمندان به‌ شمار می‌رفتند و بسیاری از کتاب‌ها به‌ همت ایشان نسخه‌برداری شده است. گروه دیگر، خطاطان و خوشنویسان هستند که ابتدا با نسخه‌نویسان در یک صنف بوده‌اند ولی بعدها ــ خصوصاً در قرن هشتم ــ کانون‌های مستقلی را تشکیل می‌دادند.

    در اوایل قرن 8 ق. یکی از فعال‌ترین کانون‌های نسخه‌پردازی در تبریز ــ تخت‌گاه مغولان ــ به اهتمام رشیدالدین فضل‌الله (648؟-718ق.) تأسیس شد و آداب نسخه‌نویسی در کانون نسخه‌نویسی دیوانی پیش از مغول در آن بکار گرفته شد. در قرن 9 نیز در هرات به اهتمام وزیر امیرعلیشیر نوائی (864-906؟) مرکز دیگری تأسیس شد. در حکومت صفویه و قاجاریه نیز تولید و تکثیر نسخه‌های خطی عربی، فارسی و ترکی ادامه یافت که برخی از آنها از شاهکارهای نسخه‌نویسی و کتاب‌آرایی هستند.

    شکل‌های نسخه‌های خطی[]

    نسخه‌های خطی از جهت شکل تغییر چندانی نیافته‌اند. شکل‌های مهم آن عبارتند از:

    1. طوماری:[]

    قدیمی‌ترین شکل نسخه‌های خطی، شکل طوماری است که نمونه‌های پراکنده آن از سال‌های 3000 تا 2600 پیش از میلاد در مصر در دست است . (نک: کتابخانه‌ها در مصر باستان، کتابخانه‌های باستان و قرون وسطی) در تمدن اسلامی به اقتضای مورد مصرف، ساختار طوماری کتاب بیشتر به توقیعات، اسناد دیوانی، وقفنامه‌ها و هم‌گونه‌ای از نسخه‌های قرآن اختصاص دارد.

    2. بیاض:[]

    گونه‌ای است که اوراق آن از طرف عرض صحافی و شیرازه‌بندی شده باشد و از جانب طول باز و بسته شود. این قطع در میان مسلمانان رواج داشته و بیشتر برای نوشتن دعا و زیارت‌نامه و نکات ادبی به شعر و نثر بکار می‌رفته است. بیاض بیشتر در قطع خُرد (بغلی) فراهم می‌آمده زیرا اهل فضل و ادب یا ارباب مذهب و زیارت عموماً از آن به‌ حیث کتابچه‌ای که در جیب بغل می‌گذاشتند، بهره می‌بردند.

    3. مُرَقَّع:[]

    این‌گونه ابتدا در ایران و سپس در آسیای صغیر و شبه قاره هند رواج یافت. مرقع‌ها از قطعه‌های خط و نقاشی تشکیل می‌شدند که وصالان و صحافان از پیوستن قطعه‌ها فراهم می‌آوردند و آن را صحافی می‌کردند. مرقع از نیمه دوم قرن 9ق. در ایران متداول شد و ایرانیان آن را از چینیان تقلید کردند.

    4. کتابی:[]

    منظور همان شکل امروزی کتاب است که درگذشته کدکس[۲] نام داشت و رایج‌ترین قطع نسخه‌های خطی است.

    حفاظت و نگهداری[]

    نسخه‌های خطی به خاطر قدمت یا بی‌همتا بودن از شمار کتاب‌های نفیس در کتابخانه‌ها هستند و در مجموعه‌های جداگانه نگهداری می‌شوند. در روزگاران کهن در خزائن کتابخانه‌های سلطنتی نگهداری و یا به عده خاصی سپرده می‌شد. مثلاً نسخه اصلی اوستا در کتابخانه تخت‌جمشید نگهداری می‌شد.

    نسخه‌های خطی قدیمی معمولاً توسط انواع آفت‌ها، حشرات موذی، تابش حرارت و یا رطوبت، شکننده و فرسوده می‌شوند. حتی بخش‌هایی از اوراق این نسخه‌ها فروریخته و یا اوراق آن جدا و مفقود شده است. با وجود این هر ورق از یک نسخه در نوع خود منحصر به‌ فرد و ارزشمند است.

    نسخه‌های خطی را باید در مجموعه‌های مخصوص نگهدارند. بسیاری از نسخه‌های خطی نیاز به ترمیم دارند. مرمت درست، نگهداری و حفاظت صحیح از این کتاب‌ها، تهویه مطبوع و تنظیم میزان حرارت و رطوبت و نور باعث کندشدن فرایند اجتناب‌ناپذیر فرسودگی نسخ خطی می‌شود. تهیه ریزفیلم و از آن مؤثرتر دیجیتالی کردن کتاب‌های خطی موجود برای حفاظت و نگهداری این میراث گرانبها ضروری است؛ چرا که به‌ این وسیله میزان استفاده از اصل نسخه به حداقل کاهش می‌یابد و چه بسا به صفر می‌رسد.

    شیوه‌های شناسایی نسخه‌های خطی. هر نسخه خطی ویژگی‌های دوره تولید خود را دارد. با شناخت این ویژگی‌ها می‌توان به‌ طور تقریبی از چگونگی نسخه‌های هر دوره از ادوار نسخه‌نویسی آگاه شد. هر نسخه خطی دارای اجزائی است که خاص دوره تاریخی مربوط به آن است. در دوره معاصر برای نسخه‌شناسی مخطوطات از دو شیوه استفاده می‌شود:

    1. روش شیمیایی:[]

    عمر این روش از یک قرن تجاوز نمی‌کند و کدکس‌شناسی[۳] نام دارد. این شیوه که به‌ عنوان نسخه‌شناسی علمی از آن یاد می‌شود، بر اثر آشنایی اروپاییان با کتاب‌آرایی تمدن اسلامی رایج شد. زیرا آنان به شناخت نسخه‌های خطی نیازمند بودند و چون شیوه‌های سنتی نسخه‌شناسی را نمی‌دانستند، نسخه‌شناسی علمی را وضع کردند. در این شیوه با مراجعه به ماشین و استفاده از فناوری می‌توان از چگونگی تهیه کاغذ، ترکیبات مرکب‌های الوان، تذهیب و مواد جلد آگاه شد.

    2. روش سنتی:[]

    این روش به تجربه حاصل می‌شود و کارشناسان بر پایه دانش خود از تاریخ کاغذسازی، شیوه‌های خط و خطاطی، مراحل تکامل انواع خط و تجلید و تاریخ پیدایش جلدهای گوناگون، چگونگی کاربرد رنگ‌ها در تذهیب و تزیین نسخه‌ها و مکاتب تذهیب و تصویرگری تاریخ نسخه خطی را مشخص می‌کنند.

    تعیین اصالت نسخه‌های خطی]

    از دیرباز تولید نسخه‌های مجعول رواج داشته است. جعل و تزویر در نسخه‌های خطی توسط کاتبان یا وراقان و یا کتابفروشان به شیوه مختلفی صورت می‌گرفته است. مثلاً انجامه یا ترقیمه نسخه اصلی را باز می‌نوشتند، اما نام دیگری را بر آن می‌نهادند یا نامی بر آن نمی‌نهادند و مندرجات آن را دست‌کاری می‌کردند. انجامه، شناسنامه نسخه‌های خطی محسوب می‌شود. هم زمان و مکان کتاب را اخبار می‌کند و هم نام و نشان کاتب و نسخه‌نویس را و نیز در مواردی نام مؤلف و عنوان اثر را می‌نمایاند، از همین‌ رو از حساس‌ترین مندرجات نسخه‌های خطی به‌ شمار می‌رود. به همین دلیل نسخه‌سازان مزور آن را جای مناسبی برای جعل و تزویر نسخ می‌دانستند. ترقیمه مزور نسبت نسخه به کاتب اصلی را تغییر می‌دهد و یا زمان و مکان کتابت را غیرواقعی نشان می‌دهد.

    گاه نیز کاتب به عمد نسخه مکتوب خود را به نسخه اصلی شبیه و کهنه‌نما می‌سازد. شایع‌ترین روش کهنه نما کردن آن است که خط، کاغذ، و صحافی تقلید شود.

    شیوه علمی]

    امروزه روش‌های آزمایشگاهی که برای تعیین اصالت اشیای باستانی بکار می‌رود بسیار پیشرفته است. مجموعه‌داران و موزه‌داران در تعیین اصالت اشیای نفیس یا نسخه‌های خطی، از آن بسیار بهره می‌برند. جاعلان اشیاء و نسخ خطی چه بسا اطلاع کافی از زبان و ادبیات دارند و به‌ خوبی می‌دانند که مثلاً چگونه پوست یا کاغذ را با چای یا مواد دیگر رنگ کنند تا قدیمی به‌ نظر برسد، اما روش‌های تجزیه و مشاهده آزمایشگاهی باطن اثر را می‌کاوند.

    برخی از بررسی‌های آزمایشگاهی به‌ وسیله تحلیل گرمایی آهار پاپیروس و کاغذ و تصویربرداری اشعه ایکس، مقاومت گرمایی و حد پوسیدگی لیگنین و سلولز در پاپیروس یا کاغذ را تعیین می‌کنند. در این روش کارشناسان نوع پاپیروس یا نوع حیوانی که پوستی از آن ساخته شده است را تعیین می‌کنند. در مورد کاغذ نیز با استفاده از میکروسکوپ و بزرگ‌نمایی الیاف می‌توان مصالح اولیه آن اعم از پارچه یا چوب را تعیین کرد.

    روش‌های دیگری نیز که اختصاصاً برای بررسی موارد قضایی و جرم‌شناسی ابداع شده‌اند، می‌توانند تا حدودی برای تعیین اصالت نسخه‌های خطی مورد استفاده قرار گیرند. به‌ عنوان مثال کارشناسان دانشگاه بوفالو، نرم‌افزاری را ابداع کرده‌اند که می‌تواند دستخط‌ها را بررسی و تعیین کند که آیا متعلق به‌ یک نفر هستند یا خیر. این نرم‌افزار می‌تواند تفاوت میان خطوطی را که شباهت تام به یکدیگر داشته تشخیص دهد. آشکارسازی خطوط محو شده اغلب با استفاده از نور ماورای بنفش یا مادون قرمز انجام گیرد.

    روش دیگری که برای تعیین اصالت نسخ خطی مورد استفاده قرار می‌گیرد، سال‌یابی به کمک روش نیمه عمرِ کربنِ 14 است. به این ترتیب بدون تخریب نسخه با نمونه‌برداری میکروسکوپی می‌توان قدمت کاغد، پاپیروس یا پوستی را که بر آن نوشته شده تعیین کرد.

    پانویس

    1. پرش به بالا Manuscript
    2. پرش به بالا Codex.
    3. پرش به بالا Codicologie

    منابع

    ۰۸
    آبان


    هنر اسلامی - تذهیب فارسی - خوشنویسی باستانی و تزئینات قرآن - شمال هند، در اوایل قرن هجدهم.

    هنر تجلی ابعاد و ساحت غیر مادی انسان در عالم طبیعت است که گاهی در خدمت اندیشه متعالی انسانها است و گاهی در خدمت غرائز حیوانی او قرار می گیرد. هنر اسلامی آن هنری است که تجلی معنویت و تعهد انسان باشد و در خدمت تعالی اندیشه و عمل انسان قرار گرفته و موجب سستی و انحراف در فکر و عمل او نشود.

    لغت تذهیب واژه ای عربی است. تذهیب به معنای طلا کاری و زراندوزی کردن است از طرفی رنگ طلایی در هنر تذهیب به عنوان رنگ درخشانی است که ارزش ویژه ای دارد به همین دلیل تذهیب را زر گرفتن و طلاکاری دانسته اند.  تذهیب را می توان مجموعه ای از نقشهای بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هر چه زیبا کردن کتاب های مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار، جنگهای هنری و قطعه هایی زیبای خط به کار می برند. سر سوره ها نیز غالبا دارای نقوش تزئینی بوده و عموما در سمت راست آن ها یک یا چند گل درشت و ترنج طرح می زدند. شروع سوره ها و اسم آن را هم به قلم زر می نوشتند و نقطه های حروف را با رنگ قرمز و سبز و یا زعفران و آب طلا مشخص می کردند. تنها در ایران است که تذهیب با این نظم و با این هندسه دیده می شود. از تغییراتی که در طرز تذهیب و آرایش قرآن و کتاب حاصل گردیده این است که اشکال هشت گوش و ستاره های دوازده پر به صورت مرکب یا مجزا از هم برسرلوح دیده می شود و نیز ستاره های آبی رنگ و گلهای پرپر کوچک بکار رفته است. این نسخه از کتاب قرآن که بخشی از خوشنویسی باستانی و تزئینات قرآنی می باشد، در اوایل قرن هجدهم در شمال هند تهیه شده است.(موسسه گوهر)

    ۰۷
    آبان


          در تاریخ چاپ سنگی نیز، گرچه پژوهشگران متفق القول کتاب رسالۀ جهادیه، تألیف میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، که به سال 1233ق. (1818م.) در تبریز به چاپ رسیده، را نخستین کتاب چاپ سربی در ایران می‌دانند؛ اما دربارۀ تاریخ طبع نخستین کتاب چاپ سنگی ایران اختلاف نظرهایی وجود دارد.

       اولین کسی که به این کتاب اشاره می‌کند، محمدعلی تربیت است. (تربیت، 1313: 662) وی قرآن مطبوع به سال 1248ق. (1833م.) را اولین کتاب چاپ سنگی ایرانی معرفی می‌کند. پژوهشگران دیگری از جمله الیمپیادا پاولونا شگلووا با استناد به خبر تربیت، این سال را تاریخ ورود چاپ سنگی به ایران می‌داند و به این قرآن چاپی اشاره می‌کند. (شگلووا، 1388: 48) سعید نفیسی پژوهشگر دیگری است که در مقالۀ خود از این قرآن یاد می‌کند و سال نشر آن را 1250ق. (1835م.) می‌داند. (نفیسی، 1325: 24) مدیرشانه چی و ایازی نخستین قرآن چاپ سنگی ایران را منتشر شده در سال 1250ق. (1835م.) می‌دانند و به خط ابوالقاسم بن زین العابدین کتابت شده است. (مدیرشانه چی، 1362: 135-133؛ ایازی، 1379: 38) شهلا بابازاده نیز با ارجاع به نظر نفیسی چاپ این قرآن را تأیید می‌کند. (بابازاده، 1378: 21) حسین میرزای گلپایگانی (گلپایگانی، 1378: 14) و به پیروی از او، الریش مارزلف، تاریخ چاپ این قرآن را 49- 1248ق. (1833-1834م.) می‌دانند. (Marzolph, 2001: 14)

       به نظر می‌رسد تمام این اختلاف نظرها از آن روست که نخستین کتاب چاپ سنگی ایران را تاکنون هیچ یک از این محققان ندیده‌اند و ترقیمۀ آن نیز بررسی نشده است. ایشان تنها با استناد به انجامۀ کتاب زادالمعاد 1251ق. (1836م.) تألیف محمد باقر بن محمد تقی مجلسی، که در آن قرآن مذکور، نخستین کتاب چاپ سنگی چاپخانۀ میرزا صالح پیش از زادالمعاد، معرفی می‌کنند و با یک سال کم و بیش، تاریخ چاپ آن را تخمین زده‌اند.

    متن ترقیمۀ زادالمعاد 1251ق. به شرح زیر است:

       "در اینعهد فیروز، که بعهد ابد مقرون باد، از عدل شاهنشاه عادل، ملِکِ باذلِ دریا دل، سایۀ یزدان، رحمت سُبحان، سمّی نبّی الرّحمن، ابوالفتح و الظفّر و العُلی محّمد شاه قاجار، خلّد الله مُلکه و سُلطانه الی یوم القرار، صفحۀ ایران صانها الله عن طوارق الحدثان از غایت امن و امان رشک اقطار جهان است و ساحت این مملکت محل ظهور همۀ حرفت و صناعت شده و صنایع غریبه که در ولایات بعیده بکمال جهد و تلاش دست می‌داد، اینک در این مملکت بکمال سهوُلت حاصل است و اکثر اهل این مملکت را در تصنعات بدیعه نهایت قدرت ظاهر می‌باشد. بندۀ درگاه جهان ‌پناه، محّمدصالح بن حاجی باقرخان شیرازی، که بحکم ماموریّت بولایات روس رفته بود صنعت انطباع جدید را در آنملک دیده [و] اسباب و اساس آنرا بدارالسّلطنۀ تبریز حمل و نقل نموده دارالطّباعه قرار داد و فیصل مهام آنرا بکفایت عالیشأن، سنّی المکان، فخر الامثال و الاقران، آقا علی بن المرحوم حاجی محمدحسین، الشهّیر بامین الشرع التّبریزّی واگذار نمود، که رفیق صدیق جانی بود و در تصّرفات اینگونه اموُر کمال لیاقت و قابلیّت بدرجۀ ظهوُر رسانیده، صاحب مهارت تامّ مالاکلام گردید است تا آنکه بعد از انطباع قرآن مجید حمید که تیمّناً و تبرّکاً، در اوّل امر منطبع گردید بتاریخ غرّة شهرذیحّجّه الحرام در سال هزار و دویست و پنجاه و یک هجری کتاب زادالمعاد، که تالی کلام رّب العباد است بمساعی جمیله صورت اتمام یافت و توقع از مطالعه و ملاحظه‌کنندگان این نسخۀ شریفه آنست که دعای دولت ابد مدّت شاهنشاهی را، که همۀ این هنرها از یمن تربیتش بر پا شُده بر ذمّت همّت خوُد لازم شمرده، شکرگذاری این نعمت را بجای آورده باشند. حرّره العبد الاقل الاثم الشجّی، مُحّمد حُسین ابن میرزا محّمد التّبریزّی عفی الله عنه و عن والدیه 1251."

       انجامۀ قرآن که مشابه انجامۀ زادالمعاد است، تاریخ 1249ق. (1834م.) را دارد و کاتب آن نیز همان کاتب زادالمعاد است. از آنجا که مراحل چاپ دومین کتاب چاپ سنگی پانزده ماه به درازا کشیده، می‌توان احتمال داد که مدت زمان چاپ کتاب نخست نیز در همین حدود و یا حتی طولانی‌تر بوده است، پس احتمالاً نخستین مطبعۀ چاپ سنگی در حدود سال 1248ق. (1833م.) به تبریز وارد شده است. در فاصلۀ چاپ این دو کتاب، فتحعلی شاه قاجار در نوزده جمادی­الثانی 1250ق./ 23 اکتبر 1834م. و عباس میرزا، نائب­السطنه، حامی چاپ در سال­های اولیه، در ده جمادی­الثانی 1249ق./ 25 اکتبر 1833م. وفات کرده­اند و در ابتدای ترقیمۀ زادالمعاد1251ق.، که بسیار شبیه ترقیمۀ قرآن 1249ق. است، ذکر ثنا و دعا برای شاه نو، محمد شاه (دوره حکومت 1250- 1264ق./1834- 1847م.) آمده است. یافتن و رویت قرآن مذکور در ترقیمۀ زاد المعاد، به این تکثرآرا پایان داده و معلوم می‌کند که اولین قرآن چاپ سنگی ایران در سال 1249ق. (1834م.) منتشر شده است.

    ۰۵
    آبان


    Persian-Epochtimes-Img

    (Sarah Le/Epoch Times)

    در شن‌‌‏های تاول‌‌‏زده کویر، « یواِن ژون »، راهب بودایی، در لبه صخره‌‌‏ای، سوسوی نوری طلایی و هزار بودای زرین و دخترانی آسمانی در حالی که آواز می‌‌‏خواندند، می‌‌‏رقصیدند و آلات موسیقی خود را می‌‌‏نواختند، مشاهده کرد. « یواِن ژون » تصمیم گرفت که در آنجا بماند. این اتفاق در سال ۳۶۶ پس از میلاد مسیح روی داد.

    « یواِن ژون »، در دل صخره غار کوچکی برای مراقبه‌‌‏اش تراشید و سپس در آنجا رویای آسمانی‌‌‏اش را نقاشی کرد. نقاشی‎‌‌‏اش جزو نخستین‌‌‏ها از این دست بود. بیش از ۴۹۲ غار منقوش تا به امروز باقی مانده که به ما دیدی اجمالی درباره این تمدن غنی که زیر دست کمونیست به نابودی نزدیک شده است، می‌‌‏دهد.

    غار « موگای » نزدیک دون‌‌‏هوآنگ، در مسیر جاده ابریشم واقع است. در دوران اوجش، تقریباً بین سلسله‌‌‏های هان و تانگ، هر مسافر و کاروانی، مسیر پرپیچ و خم و بی‌‌‏انتهای جاده ابریشم را طی کرده است. اجناس، اندیشه‌‌‏ها و پارچه‌‌‏های ابریشم براق از چین عجیب و غریب به سوی ایران، امپراطوری روم در غرب، و سپس به چهار گوشه جهانی که می‌‌‏شناسیم روانه می‌‌‏شد.

    جاده ابریشم همچنین راهبانی را که خود را به دست تقدیر سپرده بودند، در خویش سکنی داده بود. راهب « یواِن ژون » بعدها دوباره با همراهی دیگر راهبانی که در این مکان الهامات مشابهی داشتند، به غارش پا نهاد. آنان در دل صخره‌‌‏ها اتاقک‌‌‏هایی برای مراقبه خود کندند و سپس بر دیوارهای آن تصاویری از بوداها و بهشت‎‌‌‏هایشان و داستان‌‌‏هایی از سنن بودایی به شکلی استادانه نقاشی ‌‌‏کردند و غارها را زینت ‌‌‏بخشیدند.

    آثار هنری نقاشی شده و کنده کاری شده در غارهای « موگای »، تصوری کوچک از قلب کسانی که ساکن آنجا بودند، به ما می‌‌‏دهد و همچنین تصویری از سلسله‌‌‏هایی که در چین، هرکدام با ویژگی‌‌‏های خاص و متمایز خود، آمدند و رفتند؛ امپراطوران، جنگجویان، دوشیزگان و مردمان عامی که این نقاشی‌‌‏ها روایتگر شیوه زندگی‌‌‏شان هستند.

    راهبان زندگی خود را برای جستجوی خرد والا و نظم و ترتیب جهانی، از طریق شفقت و میانه‌‌‏روی، وقف کردند و غار موگای که به غار هزار بودا معروف است، به یکی از مهم‌‌‏ترین منابع آیین بودایی و هنر بودایی در جهان تبدیل شد.

    دوران افول و انحطاط

    با گذشت زمان، راهبان ساکن در موگای متوجه تغییری ظریف در اخلاقیات انسان‌‌‏های بیرون از محدوده محل سکونت خود شدند. در حدود قرن پنجم، قلب‌‌‏های مردم به امور دنیوی بیشتر از امور متعالی و معنوی کشیده شد. راهبان باور داشتند که این تغییردلیل بروز جنگ‌‌‏های متوالی، بیماری‌‌‏ها، سختی‌‌‏های مختلف برای مردم است.

    سوتراهای بودایی یا متون مقدس، این دوره را تحت عنوان عصر افول و انحطاط توصیف کرده‌‌‏اند.

    در سوتراها آمده که هر چیزی در دنیا از مسیر تولد، ایستایی، افول و در آخر نابودی می‌‌‏گذرد و در آن زمان دوران افول و انحطاط جهان آغاز شده بود.

    در حقیقت بسیاری از تصاویر دوره‌‌‏های بعدی در غار موگای، به‌‌‏وسیله مقامات مذهبی و صاحب منصب که تفکرشان بیشتر و بیشتر به سمت مادیات گرایش یافته بود، نقاشی شد. آنان به امید دستیابی به زندگی‌‌‏ای شایسته پس از مرگ، در این راه آمده بودند و به این ترتیب موضوع نقاشی‌‌‏ها به طور فزاینده‌‌‏ای امور دنیوی را شامل می‌‌‏شد.

    پس‌‌‏از آن، حمله مغول‌‌‏ها، گسترش بلایایی از سمت اروپا و رونق مسیرهای جدید تجاری از طریق دریا، باعث کاهش استفاده از مسیر جاده ابریشم شد و غارهای موگای  تقریبا در وزش شن‌‌‏های صحرا گم شد.

    در سال ۱۸۹۰ میلادی، « وانگ یوآنلو »، کاهن دائوئیستی، در گذر از صحرا به‌‌‏طور اتفاقی در غار متروکه موگای سُر خورد و اسرار درون آن را کشف کرد. انبوهی از نسخه‌‌‏های خطی قدیمی در غاری که به منزله کتابخانه راهبان محسوب می‌‌‏شد، پنهان شده بود.

    سیاحان انگلیسی و آلمانی سرانجام وانگ را متقاعد کردند که محل کتابخانه را فاش کند و سپس بسیاری از نسخه‌‌‏های خطی گرانبها و آثار مکشوفه، از جمله متون دینی، نقشه‌‌‏های ستاره‌‌‏شناسی، داروهای باستانی و متون سرگذشت‌‌‏های تاریخی را به کشورهای خود بردند.

    امروزه، غارها تحت حفاظت میراث فرهنگی یونسکو هستند. بسیاری از سازمان‌‌‏های بین‌‌‏المللی خود را وقف حفاظت از غارها برای نسل‌‌‏های آینده کرده‌‌‏اند.

    برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد آن می‌‌‏توانید به وب‌‌‏سایت پروژه بین المللی دان‌‌‏هوانگ مراجعه کنید :

    IDP.bl.uk

    ۰۴
    آبان


    خوشنویسی روی اوراق کهن نسخه خطی

    این روزها شاهد خلق آثار هنری توسط خوشنویسان و نقاشان روی اسناد و نسخ خطی کهن و حتی عرضه آنها در یک نمایشگاه عمومی هستیم.

    به گزارش خبرنگار مهر، اسناد تاریخی و نسخ خطی قدیمی چنانچه از آنها حفاظت اصولی انجام شود و تحت یک شیوه صحیح نگهداری و صیانت قرار داشته باشند، نقشی موثر و تعیین کننده حتی در سرنوشت یک ملت و کشور دارند. با این وجود، این روزها و هر چند وقت یک بار شاهد انتشار اخباری هستیم که حاکی از بی‌توجهی عمومی از یک طرف و بی‌اعتنایی برخی از فعالان نام‌آشنای عرصه‌های هنری به این میراث ارزشمند و گنجینه‌های گرانبهاست.

    در کنار این مسئله و به رغم کاستی‌هایی که در ارائه اطلاعات و آگاهی‌های لازم در این زمینه به افکار عمومی وجود دارد، به نظر می‌رسد دستگاه‌ها و نهادهایی هم که اساساً ماهیت وجودی‌شان صیانت از این گنیجه‌های تاریخی و ملی است، چندان توجهی به روند تخریب این آثار به شیوه‌های مختلف - که سال‌هاست در جریان است - ندارند و سرگرم رتق و فتق امور اداری و اجرایی خود برای ارائه گزارش‌های عملکردی ماهیانه و سالیانه و ... هستند!

    در تازه‌ترین نمونه از فعالیت‌هایی که نتیجه‌اش آسیب رساندن و بالاتر از آن تخریب اسناد تاریخی بوده است، شاهد شکل‌گیری روندی در هنر خوشنویسی و طراحی و نقاشی هستیم که در آن، هنرمند بر روی برگه‌هایی از اسناد و ورقه‌های خطی کهن، مبادرت به خلق اثر هنری خود می‌کند تا شاید به زعم خود اثری زیباتر از آنچه می‌شود روی کاغذ یا بوم سفید ایجاد کرد، به جامعه مخاطبش عرضه کند!

    عمادالدین شیخ‌الحکمایی پژوهشگر و متخصص خطوط، اسناد و کتیبه‌های دوره اسلامی موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران که خود به تازگی شاهد نمونه‌ای تازه از این تخریب اسناد تاریخی و کهن خطی بوده است، در گفتگویی با خبرنگار مهر در این باره، گفت: من در سال ۷۱ بود که با اولین موارد این تخریب‌ها مواجه شدم؛ زمانی که اولین شماره مجله «وقف میراث جاویدان» با طرحی از یک سند قدیمی روی جلد که توسط یکی از استادان بنام خوشنویسی در کشور ما، نام مجله و در بخش دیگر جلد یک سیاه مشق روی این سند قدیمی، نوشته شده بود.

    وی افزود: همان زمان به این مسئله معترض شدم و اعلام کردم که این کار، نوعی تخریب سند است؛ پاسخ این استاد مطرح حوزه خوشنویسی هم این بود که از این سندها زیاد است و من خودم یک گونی از آنها را در کاشان خریده‌ام! در واقع توجیه ایشان، کثرت این سندها بود. بعداً هم همین استاد بزرگوار مجموعه‌ای منتشر کردند که عملاً تمام قطعات خط آن مجموعه روی همین سندها نوشته شده بود. سندها هم عمدتاً متعلق به دوره قاجار بود و ما می‌دانیم که سندهای این دوره تاریخی از نظر گرافیکی بسیار چشم‌نواز و زیبا هستند.

    عضو موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران و مدرس تاریخ خط و سندشناسی و سیاق در این دانشگاه، با بیان اینکه این سندها به رغم اینکه ممکن است تعدادشان زیاد هم باشد و مبلغ بالایی هم برای خرید و فروش آنها رد و بدل نشود، ولی همگی بلااستثنا منحصر به فرد هستند اضافه کرد: یک قباله خرید و فروش، یک مصالحه نامه و یا یک قباله ازدواج قدیمی که شاید شکل و ظاهر ساده‌ای هم داشته باشد، در هر صورت یک سند است و منحصر به فرد هم هست و اطلاعاتی دارد که شما در هیچ سند دیگری، نمونه آن را نخواهید یافت. دست کم این اسناد، تاریخ منطقه‌ای را که در آن تولید شده است، بازگو و روایت می‌کند.

    ‌شیخ الحکمایی که برگزیده همایش حامیان نسخ خطی در سال ۱۳۹۰ هم بوده است، در ادامه با اشاره به تاثیرات منفیِ سیاه مشق نویسی روی سند قدیمی گفت: متاسفانه این کار عملاً باعث شد که توجه بسیاری از خوشنویس‌ها به این مسئله «به عنوان یک ابتکار» جلب شود و بعد از آن، من بارها دیدم که حتی خوشنویس‌های ما در شهرستان‌ها دنبال این بودند که اسناد قدیمی را پیدا کنند تا روی آنها خوشنویسی کنند!

     یکی از تابلوهایی که در «نمایشگاه استادان خوشنویسی» در «خانه هنرمندان ایران» به دیوار آویخته شده بود

    وی با اظهار تاسف از اینکه آن اتفاق، امروز دیگر تبدیل به یک روال شده است، ادامه داد: متاسفانه در این سال‌ها شاهد نوعی الگوسازی غلط از این مسئله هستیم در حالی که واقعیت این است که وقتی ما روی سندی تاریخی، سیاه مشق می‌نویسیم، آن سند عملاً دیگر قابل استفاده و حتی خواندن هم نیست. نمونه تازه‌تر و آخری که من دیدم، مربوط به شب گذشته بود که من به دعوت یکی از دوستان برای بازدید از نمایشگاهی از آثار خوشنویسی که در خانه هنرمندان ایران برپا شده بود و اتفاقاً همان دیشب (۲۹ مهرماه) هم به کار خودش پایان داد، به این مجموعه رفتم و از قضا اولین تابلویی که در بدو ورود به نمایشگاه قرار داشت، همین تابلویی است که یک کار سیاه‌مشق را که روی یک برگ از نسخه خطی قدیمی انجام شده بود، نشان می‌داد.

    عضو موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران ادامه داد: اما از آنجا که من ساعت‌های آخر زمان بازدید به این مجوعه رسیده بودم و به رغم اعتراض به این اتفاق و نمایش این اثر که در واقع نمایش تخریب یک سند بود، مسئولان مربوطه گفتند که دیگر زمان نمایشگاه گذشته و امکان عکس العمل در این باره وجود ندارد. به هر روی، اگرچه ممکن است توجیه کسی که روی این سند، خوشنویسی کرده، این باشد که من این برگ خطی را مثلاً در جمعه بازار و به قیمت ۵۰۰۰ تومان خریده‌ام، ولی همه ما می‌دانیم که این روزها امکان بازیابی همین اوراق پراکنده اما قدیمی هم وجود دارد و این کار، یک ضرورت است؛ چه بسا همین یک برگ از کتاب خطی، متعلق به یک نسخه منحصر به فرد باشد که متاسفانه به این طریق، برگی از آن بین رفته است.

    این پژوهشگر حوزه خطوط و کتیبه‌های دوره اسلامی در عین حال با بیان اینکه متاسفانه این مسئله در حوزه کارهای نقاشان هم وجود دارد و من شخصاً نمونه‌هایی را دیده‌ام که در آنها تنی چند از استادان بزرگ نقاشی ما هم به چسباندن نقاشی‌های خود روی این اسناد و برگه‌های کهنه تاریخی، اقدام کرده‌اند. این مسئله و روندی که شاهدش هستیم، عمدتاً ناشی از ناآگاهی است و احتمالاً تصور آن استاد خوشنویس و هنرمند گرامی عرصه خوشنویسی که این کار را انجام می‌دهد، این است که سند زمینه او برای کارش، چندان مهم نیست و حتی اینگونه بیندیشد که او با این کارِ خود، در حال ماندگار و جاودانه کردن آن سند است اما قطعاً این تصور اشتباه است و تنها اتفاقی که برای سند می‌افتد، از بین رفتن و تخریب آن است.

    عضو موسسه باستان‌شناسی دانشگاه تهران با اشاره به وظایف دستگاه‌ها و نهادهای متولی از قبیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان میراث فرهنگی و سازمان اسناد و کتابخانه ملی در خصوص اولاً آگاهی بخشی به جامعه در رابطه با اهمیت این قبیل اوراق کهن و نسخ خطی و اسناد تاریخی و ملی، و دوماً عواقب و پیامدهای تخریب آنها از سوی برخی از جمله این تعداد از فعالان حوزه هنر، گفت: حداقل کاری که این دستگاه‌ها و نهادها در این باره می‌توانند انجام دهند این است که اگر نمایشگاهی در این زمینه برپا می‌شود، دست کم این قبیل آثار را به نمایش نگذارند تا قُبح این کار نادرست، از بین نرود.

    وی در پایان گفت: اگر اولین باری که این اتفاق افتاد، سازمان اسناد ملی که متولی اسناد در کشور ماست و یا سازمان میراث فرهنگی که متولی حفظ و نگه داری بخشی از میراث ماست و یا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در این زمینه مسئولیت‌های مشخصی دارد، عکس‌العملی فوری نشان می‌دانند، شاید ما امروز شاهد روند کنونی رفتار با اسناد تاریخی و اوراق کهن نسخ خطی نمی‌بودیم. اما جالب است بدانید که در همان سال‌های ۷۰ یا ۷۱ یکی از پوسترهای خودِ سازمان اسناد و کتابخانه ملی برای روز اسناد ملی و میراث مکتوب (۱۱ اردیبهشت)، تابلویی از همین اسناد بود که روی یک سند کار خوشنویسی انجام شده بود! و این نشان می‌دهد که متولی اصلی دفاع از ارزش و اهمیت اسناد خود  ناخواسته، همان زمان مبلغ این روند اشتباه شدند.

    در همین رابطه اکبر ایرانی مدیرعامل موسسه پژوهشی میراث مکتوب در گفتگویی با خبرنگار مهر، با اظهار تاسف از اتفاقی که شرح آن در بالا رفت، از نگارش نامه‌ای به اشرف بروجردی، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به عنوان متولی اصلی صیانت از اسناد ملی در کشور، خبر داد و اظهار امیدواری کرد با دستور لازم این مقام مسئول و نیز همفکری و هماهنگی سازمان‌ها و نهادهای متولی، جلوی تخریب بیشتر اسناد تاریخی و نسخ خطی در کشور گرفته شود.

    در این نامه آمده است: در سال‌های اخیر اسناد تاریخی و نسخ خطی به ویژه از منظر مُهر، خط و گرافیک مورد توجه هنرمندان هنرهای تجسمی به خصوص خوشنویسان، نقاشان و گرافیست‌ها قرار گرفته است. این نگاه یک بعدی به این مواریث ارزشمند فرهنگی و تاریخی متاسفانه باعث تخریب و وارد شدن آسیب جدی به این دست از آثار شده است. از جمله نمونه‌های تخریب می‌توان به چسباندن این اسناد و اوراق بر بوم نقاشی و افزودن رنگ و نقش بر آنها و نیز استفاده از این اسناد به عنوان اوراق زمینه خوشنویسی توسط هنرمندان بنام اشاره کرد. این کار عملا ارائه الگویی نابجا برای دیگر هنرمندان و تبلیغ گسترش این کار نادرست است لذا پیشنهاد می‌شود ضمن اطلاع رسانی صحیح به مراکز هنری چون انجمن خوشنویسان، موزه‌ها و گالری‌ها از نمایش این دست آثار جلوگیری به عمل آید و این کار به عنوان تخریب آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی جرم محسوب شو
    د

    ۰۳
    آبان


    محمد هادی مؤذن جامی، - دوسال پیش نسخه ای خطی در مورد ادعیه چهارشنبه سوری از برادرم دکتر محفوظی دریافت و تعجب کردم، سپس یافتم دکتر امیرحمزه مهرابی طی مقاله‌ای، ضمن معرفی آیین‌های چهارشنبه آخر ماه صفر،ارتباط بین آن و چهارشنبه‌سوری را مورد واکاوی دقیق قرار داده و منشأ پیدایش هر یک را تشریح کرده است.

    اینک با نزدیک شدن به روزهای ماه صفر باانتشار تصویر متن خطیت، نکاتی تقدیم می‌شود.

    در دو بخش اول این مقاله، نویسنده به پنج سوال از شش سوال مطرح شده در پایین پاسخ داده است:

    ۱. آیین چهارشنبه آخر ماه صفر در گراش چگونه است؟

    ۲. آیین چهارشنبه آخر ماه صفر در سایر مناطق ایران نیز یافت می شود؟

    ۳. آیا چهارشنبه سوری از آیین های ایران باستان است؟

    ۴. چه ارتباطی بین چهارشنبه سوری و چهارشنبه آخر ماه صفر وجود دارد؟

    ۵. منشأ پیدایش چهارشنبه سوری «کی» و«کجا » ست؟

    ۶. آیا چهارشنبه روز نحسی است؟

    درشش برگی که تقدیم می شود ادعیه و طلسماتی برای چهارشنبه سوری ذکر شده است که تأمل در آنها نشان می دهد که مطالب مربوط به چهارشنبه آخر ماه صفر است. دو مقاله ای که بعنوان مؤید این نظر پبدا کرده ام هم به پیوست برای اهل علم تقدیم می شود. از برادر فرهیخته ام جناب اقای دکتر محفوظی مؤسس و دبیر کل محترم مؤسسه‌ پژوهشی ابن‌سینا، مرکز دایرة المعارف انسان شناسی و موزه‌ نسخ خطی و آثار فرهنگی که تصویر این اوراق را از کتاب خطی نویسنده ای به نام ابن شیخ محمد هروی عنایت فرمودند، سپاسگزارم.













    ۰۲
    آبان


    وزارت فرهنگ یمن از پیدا شدن چندین نسخه خطی قرآن مجید هنگام بازسازی سقف مسجد جامع شهر "صنعاء"، پایتخت این کشور خبر داده و اعلام کرد که به احتمال زیاد این نسخه های خطی مربوط به نخستین سده های هجری می باشند.

    در همین راستا، "مقبل التام عامر الاحمدی"، مسئول بخش نسخه های خطی و کتابخانه ها در وزارت فرهنگ یمن با صدور بیانیه ای، با اعلام اینکه احتمال دارد نسخه های قرآنی پیدا شده مربوط به سده نخست هجری باشند، تاکید کرد که تنها یکی از این نسخه ها تقریبا کامل بوده و سایر نسخه های پیدا شده در واقع شامل صفحاتی از قرآن مجید هستند.

    به گفته مسئول بخش نسخه های خطی و کتابخانه ها در وزارت فرهنگ یمن هنگام بازسازی سقف مسجد جامع پایتخت این کشور، یک جاندار مومیایی شده نیز پیدا شده که هیچ گونه مواد نگهدارنده ای روی آن مشاهده نمی شود اما با این حال، در وضعیت مناسبی به سر می برد.

    "مقبل التام عامر الاحمدی" با اشاره به اینکه سقف مسجد جامع شهر "صنعاء" در دهه 70 میلادی نیز بازسازی شده است، اعلام کرد که نسخه های خطی قرآن مجید در بخشی از سقف مسجد پیدا شدند که چهار دهه پیش بازسازی نشده بود.

    این در حالی است که در بازسازی نخست سقف مسجد جامع پایتخت یمن که در سال 1972 میلادی و به وسیله گروهی از باستان شناسان فرانسوی صورت گرفت، 12 نسخه خطی قرآن مجید از جمله نسخه خطی منسوب به امام "علی" (ع) و بیش از چهار هزار کتاب خطی مربوط به صدر اسلام و دوره "خلفای اموی" کشف شد که هم اکنون در کتابخانه مسجد نگهداری می شوند.

    لازم به ذکر است که مسجد جامع شهر "صنعاء" نخستین مسجد یمن و از جمله مساجد بنا شده در دوره زندگی پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) به شمار می آید، جایی که روایات تاریخی حاکی از آن هستند که پیامبر اکرم (ص) در سال ششم هجری و پیش از فتح "مکه"، دستور بنای مساجد را داده و بدین ترتیب، این مسجد قدیمی نیز در یمن بنا شد.

    بر اساس روایات تاریخی، پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) هنگام ارسال پیام دعوت به این دین مبین برای مردم یمن، "وبر بن یحنس الخزاعی"، یکی از انصار "مدینه" را به عنوان والی به این کشور فرستاده و به وی دستور داده مسجدی را بنا کند که خود آن حضرت (ص) مکان و جهت قبله آن را تعیین کرده است.

    بر همین اساس، "وبر بن یحنس الخزاعی" مسجد جامع "صنعاء" را بر روی ویرانه های کاخ باستانی "غمدان" ساخته و درهای فولادی این مسجد نیز که در طول سال های متمادی توسعه یافته و هر ساله گردشگران زیادی را به خود جلب می کند، همان درهای قدیمی کاخ "غمدان" می باشد.

    ۳۰
    مهر


    هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی رنگینه‌ها و رنگ‌دانه‌های به‌کاررفته در تزیینات نسخ خطی قرآنی دورة صفویه با روش‌های دستگاهی و مقایسة آن‌ها با مواد ذکرشده در رساله‌‌های کتاب‌‌آرایی است. برای اهداف حفاظتی و مرمتی نیز باید مواد رنگ‌دهنده شناسایی شود تا فرایند فرسایش و چگونگی پاک‌سازی و درمان آن‌ها معلوم گردد.
    روش و رویکرد پژوهش: این پژوهش از نوع آمیخته است که گردآوری داده‌ها بر اساس اطلاعات حاصل از مطالعات کتابخانه‌‌ای و روش‌‌های دستگاهی است. در این پژوهش از روش‌‌ شیمی تر، میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به تجزیة شیمیایی پاشندگی پرتوی ایکس (SEM-EDX)، طیف‌سنجی لیزری رامان و طیف‌سنجی زیر قرمز تبدیل فوریه (FTIR) مجهز به سلول انعکاسی ATR استفاده شد.
    یافته‌های پژوهش: در این پژوهش شانزده نمونه از رنگ‌های آبی، قرمز و سبز به‌کاررفته در جدول‌کشی، علامت آیه و مرکبِ شش نسخة  خطی منسوب به دورة صفویه بررسی و شناسایی شد. نتایج بررسی رنگ‌ها نشان داد که لاجورد، نیل، آزوریت و سفید سرب (کربنات بازی سرب) در رنگ‌های آبی؛ شنگرف، سرنج و روناس (آلیزارین) در رنگ‌های قرمز و زنگار (وردیگریس) و سفید سرب در رنگ‌های سبز تزیینات و مرکب این نسخ قرآنی استفاده شده است. تاریخچة کاربرد رنگینه‌ها و رنگ‌دانه‌های شناسایی‌شده نشان می‌دهد که از همة آن‌ها در رساله‌‌های قدیمی نام برده شده و از مواد متداول در دورة صفویه بوده است و بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که هیچ تناقضی بین مواد استفاده‌شده و دورة تاریخیِ موردِنظر(صفویه) وجود ندارد.

    رویا بهادری؛ فرانک بحرالعلومی نویسندگان این مقاله اند که در شماره شماره 1، بهار 1396، صفحه 104-125 گنجینه اسناد منتشر شده است.


    ۳۰
    مهر


    مرمت به معنای باز سازی فیزیکی از طریق ترمیم قسمت های صدمه دیده و تغییر یافته و باز گرداندن شرایط اولیه به سند در حد امکان است .

    بسیاری از اسناد و منابع مکتوب در اثر گذشت زمان و نحوه نگهداری نادرست یا استفاده از مواد اولیه نامرغوب جهت ساخت آن ها دچار آسیب و تخریب می شوند. دامنه این تخریب ها  بسیار متنوع است  و می تواند از یک چین خوردگی یا تاخوردگی ساده تا پارگی های بخش هایی از سند، شکننده یا پوسیده شدن آن، پخش شدگی جوهر، ریختگی بخش هایی از سند و ... متفاوت باشد. 

    در امر مرمت آثار ؛ اصولی از قبیل حفظ اصالت و نظم فیزیکی سند ؛امکان بازیابی مجدد ؛عدم تغییر ابعاد سند و بطور کلی مرمت صحیح و علمی آن ها امری لازم و ضروری است  که باید مورد توجه قرار گیرد.

    ۲۸
    مهر


    در نوشتار حاضر ضمن بررسی ویژگیها و نکات برجسته‌ی نسخه های ترکی موجود در کتابخانه آستان قدس رضوی و کتابخانه های وابسته، سعی در نگارش و معرفی و فهرست مختصر و الفبایی آنها خواهد شد.

     در کتابخانه کهنسال و هزار و صد ساله آستان قدس رضوی 67 نسخه به زبان ترکی مجموعه هفتاد هزار نسخه خطی آن را همراهی می کند که باعث غنا و جامعیت زبانی آنها گردیده است. در سنوات قبل (سال 1352شمسی) استاد ایرج افشار و روان‌شاد محمدتقی دانش‌پژوه نسخه های ترکی کتابخانه ملک تهران وابسته به کتابخانه آستان قدس رضوی را ضمن 30 صفحه در انتهای جلد اول فهرست کتب خطی کتابخانه ملک معرفی نموده اند که بالطبع در این سطور از تکرار معرفی آنها صرف نظر شده است . لکن نسخه های کتابخانه مرکزی و کتابخانه های وابسته بانضمام هفت نسخه ترکمنی موجود به شیوه الفبایی مختصراً معرفی خواهد شد.

    در بررسی اولیه نسخه‌ها، صرف نظر از وحدت زبانی، تنوع جغرافیایی خاصی در زبان و آواشناسی زبان نسخه‌ها ملاحظه می‌گردد. برخی نسخه ها متعلق به زبان ترکی شمال خراسان و هرات هستند مانند: یوسف و زلیخا اثر طبع مظلوم (قرن13ق) ‌‌‌‌‌‌[شماره 651 گوهرشاد] و یا کاتبان نسخه متعلق به مناطق مزبورند مانند: عبدالله بن آقا رضا در 1245ق (کاتب لیلی و مجنون فضولی، شماره 691 گوهرشاد) و نبی عامری در 1096ق کاتب لغتنامه امیر علیشیر نوایی متوفی 906 ق [نسخه 6940 مرکزی].

    گروهی از نسخه ها توسط کاتبان آذربایجان ایران کتابت شده است مانند: نسخه دیگر لیلی و مجنون فضولی بغدادی متوفی 976ق که توسط شفیع تبریزی در 1228ق کتابت شده است [14742 مرکزی] و یا نسخه ربع مجیّب در نجوم که میرزا محبعلی ناظم الملک مرندی در 1300ق نگاشته است [شماره1/12154 مرکزی] و نیز نسخه تعلیم الخط عبدالله صیرفی (قرن 6ق) که توسط اَبودَودَس در 961ق کتابت و تذهیب شده است [شماره 12224 مرکزی]

    و بخش دیگر، نسخه هایی هستند که در قسطنطنیه یا استانبول و بلاد دیگر ترکیه امروزی متولد شده اند و متاثر از شیوه نگارش، تذهیب و واژگان ترکی استامبولی قرار دارند مانند: نسخه مراثی بخط قنبر علی آل عبا (قرن 14ق) شامل مرثیه های رجب بن حسین از فقرای بکتاشیة ترکیه که در 1203ق نوشته است [شماره 27456 مرکزی] و نسخه ای بخط نسخ محمد بن حسین معاصر سلطان مراد بن سلطان سلیم عثمانی که مناسک حج سنان الدین یوسف مکی زنده در 991ق را در شام استنساخ کرده است [شماره 17602 مرکزی] و یا نسخة کتابچه تشکیلات اردوی همایونی عثمانی در 1815 میلادی [شماره 29181 مرکزی].

    قابل ذکر آنکه کاتبان ترک زبان خراسان مانند رمضان بن کربلایی مشهدی دُلو ـ از روستای خبوشان یا قوچان ـ و کاتب نسخه لیلی و مجنون فضولی بغدادی متوفی 976ق در سال 1287ق همراه با کتابت آن دو مثنوی فارسی (بختیارنامه و موش و گربه) در همان سال استنساخ نموده و می‌نماید در کنار بازنویسی کتب ترکی به کتابت نسخه های فارسی نیز جدیت داشته‌اند.

    واقفان کتب ترکی:

    سابقة وقف نسخه‌های ترکی به تاریخ 1145ق حدود سیصد سال پیش باز می گردد که نادرشاه افشار اولین نسخه ترکی را وقف کتابخانه نمود و در ادامه میرزا رضا خان نائینی، قاضی نور در مرداد 1311 و خان بابا مشار در 1346ش نسخه هایی را به کتابخانه واگذار و نیاز نمودند.

    در بعد از انقلاب اسلامی با شتاب آهنگ وقف و خرید، نسخه‌های بیشتری که 80% موجودی نسخه‌های ترکی را شامل می گردد به مجموعه اضافه گردید.

    لهذا در این سی سال اخیر نام واقفانی همچون: سید محمد باقر سبزواری 1405ق / سید جلال الدین تهرانی 1361ش / علیرضا شاهی 1372ش / رایزنی فرهنگی ایران در سوریه 1368 / استاد جعفر زاهدی 1377ش / احمد شاهد اسفراینی 1381ش / حاج آقای نیری کاشمری 1382 و مقام معظم رهبری حضرت آیة الله خامنه ای «ادام الله عنایاته» که خلال سنوات 1373 تا 1387 نسخه هایی را به زبان ترکی وقف و نیاز داشته‌اند.

    محتوا و موضوع نسخه های ترکی:

    صرف نظر از نام نیک اندیشان و ارادتمندان ساحت قدسی حضرت رضا علیه السلام که مجموعه‌های خطی و نفیس خود را اهداء نموده اند، بیشترین تعداد نسخه های مزبور در موضوعات منظوم و منثور ادبی قرار گرفته‌اند مانند: دواوین شعرا، مثنویات و در مراحل بعدی نسخه هایی در مباحث عقاید و فقه و اخبار و برخی علوم پزشکی و نجوم و جنگی و تجوید و تاریخ ملاحظه می شوند.           

    دواوین و شرح متون مانند: دیوان فضولی بغدادی (   ـ976ق) / دیوان امیر علیشیر نوایی 
    (     ـ960ق) / دیوان مشرب / قصیده التجائیه ابوالحسن صفا (14ق)/ ترجمه قصیده برده بوصیری از قطب الدین خلواتی/ شرح دیوان حافظ از سروری(   ‌ـ969ق)/ شرح گلستان سعدی از ملا شمعی.

     مثنویات: لیلی و مجنون فضولی/ یوسف و زلیخا مظلوم (قرن 13ق)/ وفات نامه پیامبر اکرم ص (قرن 13ق)/ گلشن مصائب واصف تبریزی (قرن13ق).

    متون منثور ادبی و جنگهای اشعار: که عموماً شامل مرثیه های ائمه اطهار (ع) و اولیاء الله هستند مانند: محبوب القلوب امیر علیشیر نوایی ( ـ906ق)/ بحارالانشاء از قرن 12ق/ جنگ مراثی علی نوحه خوان/ جنگ اشعر دلریش (قرن 13ق)/ و جنگ مرثیه رجب بن حسین در 1203ق.

    متون تاریخ زندگانی ائمه اطهار علیهم السلام: خصوصاً حضرت سید الشهدا علیهم السلام و ترجمه احوال شعرا مانند: حدیقة السعدا فضولی بغدادی در ترجمه روضة الشهدا ملا حسین کاشفی در مصائب و زندگانی امام حسین علیه السلام/ داستان محمد حنیفه/ مقتل و مصائب سید الشهدا/ جنان‌المومنین از رضا خاکسار (قرن12ق) در مصائب و زندگانی سید الشهدا و واقعه طف/ مجالس النفایس امیر علیشیر نوایی در تاریخ ادبیات/ تذکره شیخ صفی الدین اردبیلی.

    کتب لغت دو زبانه مانند: لغت حلیمی (قرن 10ق) یا شرح بحرالغرایب/ لغت نامه امیر علیشر نوایی/ نصاب ترکی علی بادکوبه ای (قرن14ق).

    و متون علمی مانند: ربع مجیب نعمت الله (قرن13)/ رساله معرفت اسطرلاب از مصطفی بن علی موقت جامع خاقان در استامبول/ طالع نامه از محمد چلپی موقت مسجد جامع شهزاده/ غایة البیان در تدبیر بدن انسان از رئیس الاطباء صالح بن نصرالله معروف به ابن سلوم حلبی متوفی 1080ق در بیان امراض. مفردات و مرکبات ادویه که به نام محمد خان پسر ابراهیم خان سلطان عثمانی نگاشته است.

    برخی از نسخه های نفیس و دستخط های علماء و شعرا

      در میان مجموعه نسخه های معرفی شده دستخط‌های: محمد بن حسین عالم و فقیه معاصر سلطان مراد عثمانی ‌‌‌[مناسک حج 17602 مرکزی]. درویش طالوی (قرن 12 ق) ساکن دارالعدل قسطنطنیه [معرفت رجال الغیب.2/ 2011 مرکزی]. دلریش شاعر قرن 13ق (جنگ اشعار 18502 مرکزی ). ملاعلی نوحه خوان ( قرن 13 و 14 ق) [جنگ مراثی. 16794 مرکزی] و غیر اینها را میتوان مشاهده کرد.

     و برخی نفایس موجود عبارت است از:

    تعلیم خط عبدالله صیرفی (قرن 6 ق) به خط نسخ خوش در 961ق با تذهیب و کتابت ابودَودَس کاتب.

    دیوان فضولی بغدادی بخط خوب روحی بن خیری در 991 ق.

    ترجمه قصیده برده بوصیری با ترجمه ترکی منظوم از قطب الدین خلواتی به خط نسخ و نستعلیق عصر مترجم و تذهیب و سرلوح کم کار. 

    کتابچه تشکیلات اردوی همایونی عثمانی بخط نسخ خوب در معرفی قوای سه گانه.

    جنگ اشعار شامل 103 برگ که محمد بن علی در 1013 ق با سجع مهر «مظهر لطف اللهی محمد بن علی» جمع آوری نموده و شامل اشعار و غزلیات و رباعیات و قصاید مشهور شعرای ترکیه است از قبیل: نجاتی بیگ، سماعی، شمعی چلپی، قصیده در فتح استامبول در 857ق توسط سلطان محمد، نحسی، شریفی، اموی چلپی، غزل حیرتی، تخمیص گناه با ذکر مقامات و گوشه ها و ردیف های آوازی ابیات مانند: پنجگاه، سه گاه، عشیران، دوگاه، حسینی، نوا، لغز سلطان مراد، غزلی از ثانی سلمه الله، عبیدی، نظیره‌هایی از باقی افندی، عالی افندی، شانی، نوعی چلپی، لسانی، قبولی، خلدی، اسیری، کمال پاشازاده، احمد چلپی، اصولی، حیاتی، قابلی افندی، بهاری چلپی، عبیدی، رضایی، وارسقی یک غزل از سلطان سلیمان، نیلی افندی، چند قطعه در ماده تاریخ جنگ با روم در 923 ق، رباعی اثر طبع خفی چلپی ادرنه‌ای، حقیری، احمدی، عزی‌زاده افندی، آهی چلپی، فغانی چلپی، وحدتی، وصال چلپی، سپاهی، اسیری، تخمیس بیانی از یحیی افندی، مرادی ، جنانی و شمس تبریزی و دیگران.

    بعد از مقدمة نه چندان مختصر، نسخه های ترکی موجود به تنظیم الفباء و در سطور زیر اطلاع رسانی می‌شود:

    «الف»
    اختیارات الایام

    ترکمنی، اخبار از محمد عوض بن صدرالدین قراقاش در تعیین سعد و نحس ایام:

    27736 (نستعلیق 12 ق، 25 گ، کامل، وقفی مقام معظم رهبری در 1380)

    ادعیه

    دستور به ترکی، از ـــــ ؟ شامل ادعیه تعقیبات نماز:

    11896 (نسخ شعبان 1154 ق، کامل، 102 گ، وقفی محمد وجدانی در 1359ش)

    اسطرلاب (رساله در معرفت)

    ترکی، هیأت و نجوم. از مصطفی بن علی موقت جامع خاقانی در استامبول در یک مقدمه و 45 باب: 1/12084 (نسخ 13 ق، 44 گ، کامل، وقفی سید جلال‌الدین تهرانی در 1361)

    بحارالانشاء

    ترکی، ادبیات، از ــــــ ؟ در شیوه نامه نویسی، 471 گوهرشاد (نسخ 12ق، 188 گ، کامل، وقفی سعید طباطبایی در 1332)

    «ب»
    بحرالمعارف

    ترکی، معانی و بیان از مصطفی بن شعبان سروری، 4705 غرب (نسخ 13 ق، 95 گ، نر)

    «ت»
    تجوید

    ترکی و عربی، تجوید و قراءت، از قاریان، قرن 13 ق: 1990 گوهرشاد (نستعلیق 13 ق، 18 گ، نر)

    تجوید منظوم

    ترکی، اثر طبع بنده ده ؟، در جزوه‌ای در مباحث

    عمده تجوید:

    29277 (نستعلیق 1262ق، 21 گ، کامل، وقفی محسن حسینی، 1382)

    تذکره شیخ صفی الدین اردبیلی

    ترکی، تاریخ و عرفن، شجره‌نامه پادشاهان صفوی از صفی‌الدین اسحاق بن جبرئیل اردبیلی متوفی 735 ق:

    59 (نسخ خوش 11 ق، 139 گ، نر، وقفی نادر شاه 1145 ق)

    تعلیم خط

    ترکی، خوشنویسی از عبداللع صیرفی (6 ق):

    12224 (نسخ ممتاز ابودودس 961 ق، 24 گ، کامل، تذهیب نسخه توسط کاتب، وقفی سید جلال‌الدین تهرانی، 1361)

    جنان المؤمنین

    ترکی، اخبار، احتمالاً از رضا خاکسار در ثواب و فضیلت مرثیه سرایی سیدالشهداء:

    14489 (نسخ علی بن کربلایی تبریزی، 1153 ق در تبریز، 119 گ، کامل، وقفی سید محمد باقر سبزواری، 1405 ق)

    جُنگ

    ترکمنی، ادبیات، جامع، ملا قوئنج جهت فرزندش شامل حِکم خواجه احمد سوی عارف قرن 6 ق ترکمن و اشعار قل تمور:

    28181 (نستعلیق 1312ق، 156 گ، قف، خریداری در 1381)

    جُنگ

    ترکی و فارسی، علوم غریبه و کیمیا، از ـــــ ؟، شامل خطوط مرموزه و اقلام هندی و یونانی و اوزان صغار و کبار و تعبیر خواب:

    26242 (نستعلیق 13ق، 63 گ، کامل، وقفی جعفر زاهدی 1377)

    جنگ (= مجموعة المراثی)

    ترکی، ادبیات اثر طبع علی نوحه خوان (14 ق):

    16794 (نستعلیق تحریری شاعر 1341 ق، 174 گ، کامل، خریداری در 1367)

    جنگ اشعار

    ترکی استامبولی، ادبیات، جامع: محمد بن علی در 1013ق با سجع مهر» مظهر لطف الهی محمد بن علی با اشعاری از نجاتی بیگ، سماعی، شمعی چلپی، قصیده در فتح استامبول در 857 ق توسط سلطان محمد و شعرای دیگر ترکیه و عثمانی:

    29211 (نسخ و نستعلیق 11 ق، 103 گ، کامل، وقفی حاج آقای نیری کاشمری در 1382)

    جنگ اشعار

    ترکی، ادبیات، اثر طبع شاعری با تخلص دلریش (13 ق):

    18502 (نستعلیق تحریری شاعر 1286 ق، 110 گ، کامل وقفی علیرضا شاهی در 1372)

    جنگ اشعار

    ترکی، اخبار و مصائب از مداحان و ذاکران مشهد رضوی در مصائب کربلا:

    14711 (نستعلیق 14 ق، 146 گ، کامل، وقفی سید محمد باقر سبزواری، 1405ق)

    جنگ مراثی

    ترکی، ادبیات از ــــ ؟ شامل نوحه در مراثی سیدالشهدا و امیر مؤمنان علیهما السلام:

    29266 (نستعلیق 13 ق، 53 گ، کامل، وقفی آقا نبوی کاشمری در 1382)

    29208 (شکسته نستعلیق، 13 ق، 52 گ، نف، وقفی آقا نیری کاشمری در 1382)

    جُنگ مرثیه

    ترکی، ادبیات، اثر طبع رجب بن حسین در 1203ق از فقرای بکتاشی ترکیه، در مراثی ائمه(ع):

    27456 (نستعلیق تحریری قنبر علی آل عبا، 1303 ق، 88 گ، کامل، خریداری)

    حدیقة السعدا

    ترکی، ادبیات، از محمد بن سلیمان فضولی بغدادی (913 ـ 976 ق) به شیوه روضة الشهداء ملا حسین کاشفی متوفی 910 ق

    نگاشته کتاب در 1271 ق در بولاق چاپ شده است.

    719 گوهرشاد (نستعلیق عبدالرضا بن حمزه، 1075 ق، 272 گ، کامل، وقفی سعید طباطبایی در 1332)، 15135 (نستعلیق تحریری 1015 ق، 238 گ، کامل، وقفی مکتبة امیرالمؤمنین در 1365)، 19219 (نستعلیق عبدالشکور بن خداویردی شاه کرم، 1260 ق، کامل، 170 گ، وقفی سعید شکوری در 1373)، 9470 (نستعلیق 1271 ق، حجت سلیمان، 157 گ کامل وقفی خان بابا مشار در 1345)

    داستان محمد حنفیه

    ترکی، تاریخ اسلام، از ــــ ؟

    555 گوهرشاد (نستعلیق 13 ق، 59 گ، وقفی سعید طباطبایی در 1332)

    درّالعجائب

    ترکمنی، اخبار، از علماء عامه قرن 13 ق در عقاید و اخلاق:

    28219 (نستعلیق 1299 ق، 160 گ، خریداری 1381)

    دیوان خواجه یسوی

    ترکمنی، ادبیات، اثر طبع خواجه احمد یسوی (قرن 6 ق):

    27373 (نستعلیق تحریری امان مراد، 13ق، 38 گ، کامل، خریداری در 1380)

    دیوان فضولی بغدادی

    ترکی، ادبیات، اثر طبع محمد بن سلیمان فضولی بغدادی (913 ـ 976 ق): 9659 (نستعلیق روحی بن خیری، 991 ق، 180 گ، کامل، وقفی خان بابا مشار)، 15105 (نستعلیق 993 ق، 112 گ، کامل، مذّهب و سرلوح دارد، مکتبه امیرالمؤمنین در 1365)، 444 گوهرشاد (نستعلیق 10ق، 100 گ، کامل، وقفی سعید طباطبایی در 1332)، 928 گوهرشاد (نستعلیق 12 ق، 128 گ، نف، وقفی سعید طباطبایی در 1332)، 12547 (نستعلیق محمد ملا بن سعد محمد، 1279 ق، 90 گ، وقفی حسین کی استوان در 1348)

    دیوان مختوم قلی

    ترکمنی، ادبیات، اثر طبع مختوم قلی فراغی (1146 ـ 1205ق):

    28220 (نستعلیق 1308 ق، 57 گ، نف، خریداری در 1381)

    دیوان مشرب

    ترکی، ادبیات، اثر طبع مشرب یا مشرب دیوانه ساکن کاشغر شامل غزلیات و مثنویات با مضامین عرفانی:

    11964 (نستعلیق مخلوط شکسته 1282 ق، 336 گ، کامل، وقفی سید محمود رحیم‌زاده، متوفی در خرداد 1361)، 1/28165 (نستعلیق 13 ق از برگ 24 تا 46، کامل، خریداری در 1381)، 8794 (نستعلیق پادشاه خواجه بن رحمت‌الله در 1312 ق، 364 گ، کامل، خریداری در 1338)

    دیوان نوابی

    ترکی، ادبیات، اثر طبع امیر علیشیر نوایی (9060 ق)، 4901 شامل غزلیات (نستعلیق 10 ق، 3 گ، وقفی میرزا رضا خان نائینی در 1311)، 15819 (نستعلیق تحریری، 13 ق، 84 گ، کامل، خریداری در 1367)

    ربع مجیّب

    ترکی، هیأت و نجوم از نعمت‌الله 13 ق در ارتفاع ربع دایره ضمن مقدمه و سیزده باب:

    12154 (نستعلیق شکسته میرزا محبعلی ناظم‌الملک مرندی، 1300 ق در خوی، 8 گ، کامل، وقفی سید جلال‌الدین تهرانی در 1361)

    ربع مجیب (تکلمه)

    ترکی، هیأت و نجوم از نعمت الله (13 ق)

    در مقدمه و دوازده باب در معرفت درجه شمس و جیب قوس:

    1/12154 (نستعلیق شکسته میرزا محبعلی ناظم‌الملک مرندی در 1300 ق در خوی، 8 گ، کامل، وقفی سید جلال‌الدین تهرانی در 1361)

    رمل

    ترکی و فارسی، علوم غریبه، رساله در استخراج ضمیر است

    23113 (نستعلیق 13 ق، 16 گ، نف، خریداری در 1329)

    زبدة الکلام (ــ فیما یحتاج الیه الخاص و العام)

    ترکی، فقه، از نامراد وجدی:

    775 کتابخانه غرب (نسخ محمد بن حسن قره حصاری، 1059 ق، 257 گ)

    شرح بحرالغرائب = لغت حلیمی

    فارسی و ترکی، لغت، از لطف‌الله بن ابو یوسف حلبمی (قرن 10 ق):

    27383 دفتر اول (نستعلیق تحریری ممتاز، 11 ق، 131 گ، موجودی تا حرف ن، خریداری)

    شرح دیوان حافظ

    ترکی، ادبیات، از مصطفی سروری متوفی 969 ق، از شعرای عثمانی :

    7135 (نستعلیق 13 ق، 88 گ، نر، خریداری در 1327 ش)

    شرح قصیده برده

    ترکی، ادبیات، شاحر= احمد بلالی؟ شرحی بر قصیده برده بوصیری

    15178 (نسخ 1135 ق، 44 گ، کامل، وقفی خلیل علوی خویی)

    شرح گلستان سعدی

    ترکی، ادبیات، از ملا شمعی، 15173 (نسخ علی خان بن رمضان 1154 ق، کامل، 187 گ)

    طالع نامه

    ترکی، هیأت و نجوم، از محمد چلپی موقت مسجد جامع شهزاده در احکام نجوم:

    12084 (نسخ 13 ق، 67 گ، نوچند صفحه، وقفی سید جلال الدین تهرانی، 5/1361)

    عقاید الاسلام

    ترکی، عقاید از ملا احمد فاضل اردبیلی، مصور به نام شاه عباس ثانی:

    28668 (نستعلیق خوش بن علی اصغر اردبیلی، 1309 ق، در دارالارشاد اردبیل، 72 گ، کامل، وقفی احمد شاهد در 1381)

    عقاید منظوم

    ترکمنی، عقاید حنفی، از علماء عامه ترکمن:

    28221 (نستعلیق خواجه محمد بن محمد صالح، 1308 ق، 64 گ، کامل، خریداری در 1381)

    غایة البیان (ــ فی تدبیر بدن الانسان

    ترکی، پزشکی، از رئیس الاطباء صالح بن نصرالله معروف به ابن سلوم حلبی متوفی 1080 ق که در بیان امراض و مفردات و ادویه مرکبه به نام محمد خان بن ابراهیم خان سلطان عثمانی نگاشته:

    5204 (نستعلیق مخلوط شکسته، 12 ق، 165 گ، کامل، وقفی میرزا رضا خان نائینی در مرداد 1311)

    فقه منظوم

    ترکمنی، فقه حنفی، در مباحث طهارت و صلوة:

    28180 (نستعلیق 14 ق، 34 گ، نر، خرداری در 1381)

    قصیدة النجائیه

    ترکی و ترجمه فارسی، ادبیات، اثر طبع ابوالحسن بن کاظم متخلص به صفا (14 ق):

    16662 (نستعلیق 13 ق، 35 گ، کامل، خریداری در 1367)

    قصیده برده (ترجمه ـــ)

    ترکی و فارسی، ادبیات و مناقب، از قطب‌الدین سعدالله خلواتی، نسخه ترجمه منظوم قصیده برده در مدح پیامبر اکرم (ص) سروده محمد بن سعید بوصیری است:

    26092 (نسخ و نستعلیق 13 ق، 47 گ، کامل، سرلوح دارد، وقفی جعفر زاهدی در 1377)

    کتابچه تشکیلات اردوی همایونی عثمانی

    ترکی، علوم جنگی و اسناد، از ـــ ؟، عنوان ترکی: «دولت علیه عثمانیه اوردوی همایون تشکیلاتی در 1815 م شامل معرفی قوای سه‌گانه:

    29181 (نسخ 1329 ق، 83 گ، نو، وقفی حاج آقا نیری کاشمری در 1382، دارای یک تصویر سربازهای ارتش)

    گلشن مصائب

    ترکی، ادبیات، اثر طبع احمد بن محمد صادق واصف تبریزی (13 ق)

    14399 (نستعلیق شکسته، 13 ق، 220 گ، وقفی سید محمد باقر سبزواری در 1405 ق)

    لغت‌نامه

    ترکی، لغت، از امیرعلیشیر نوایی (   ـ 906 ق):

    6940 (نستعلیق بنی عامری 1096ق، 182 گ، کامل، وقفی ملک‌زاده کوثر در 1363)

    لیلی و مجنون (مثنوی)

    ترکی، ادبیات، اثر طبع محمد بن سلیمان فضولی بغدادی (913 ـ 976 ق) 

    14742 (نستعلیق شفیع تبریزی 1228ق، 72 گ، وقفی سید محمدباقر سبزواری در 1405ق)

    619 گوهرشاد (نسخ عبدالله بن آقا رضا، 1245 ق، 128 گ، نل، وقفی سعید طباطبایی در 1332)، 15821 (نستعلیق 1287 ق، 36 گ، نل، خریداری در 1367)، 15826 (نستعلیق تحریری 13ق، 160 گ، نف)

    مجالس النفایس

    ترکی، تاریخ ادبیات، از امیر علیشیر نوایی (844 ـ 906ق):

    15995 (نستعلیق 1134ق، 140 گ، کامل، وقفی بنیاد مستضعفان تهران در 1367)

    محبوب القلوب

    ترکی، ادبیات، اثر طبع امیر علیشیر نوایی (    ـ 906ق):

    12055 (نستعلیق 1122 ق، 68 گ، کامل، وقفی سید جلال‌الدین تهرانی در 1361)

    9783 (نستعلیق مقصود بن خلیفه 1257 ق به نام پلنگ تویش خان؟ در مشهد، گ، کامل، وقفی خان بابا مشار در 1346)

    مخبر صادق

    ترکی، علوم غریبه از محمد صالح (قرن 14 ق)

    در مباحث علم رمل:

    7920 (نسخ 14 ق، 39 گ، کامل، خریداری در 1329 ش)

    مزارات مکه

    ترکی استامبولی، جغرافیا و تاریخ، از علماء حنفی

    1/29792 (نسخ تحریری 12 ق، از برگ 21 تا 36، نو، وقفی رایزنی فرهنگی ایران در دمشق 1368)

    معرفة رجال الغیب

    ترکی استامبولی، عرفان از درویش طالوی از نقی در دارالعدل قسطنطنیه براساس آراء شیخ محیی‌الدین عربی به همراه مصادیق و توسل‌نامه منظوم به عربی:

    2/2011 (نسخ تحریری مؤلف 12 ق، 4 گ، کامل)

    مقتل

    ترکی، اخبار و مصائب ائمه علیهم السلام :

    14749 (نستعلیق 13 ق، 48 گ، نو، وقفی سید محمد باقر سبزواری در 1405ق)، 14654 (نسخ 13 ق، 237 گ، نو، وقفی سید محمدباقر سبزواری در 1405 ق)، 27517 (نستعلیق خوب، 13 ق، 110 گ، نو، خریداری در 1380)، 2415 گوهرشاد (نستعلیق تحریری 14 ق، 85 گ، نف)

    ملعمه

    ترکی، علوم غریبه و نجوم، ترجمه ملحمه دانیال نبی (ع) از حبیش بن ابراهیم تفلیسی   ـ 629 ق برگرفته از فرمایشات امام صادق(ع) و دانیال نبی در شماره ماههای رومی که برای ابوالفتح قرل ارسلان نگاشت. ترجمه به ترکی: سید احمد عزت 13 ق

    791 گوهرشاد (نسخ 13 ق، 73 گ، کامل، وقفی سعید طباطبایی در 1332)

    مناسک حج

    ترکی استامبولی، فقه حنفی، نقل از مناسک حج سنان الدین یوسف مکی زنده در 991 ق نقل کننده: محمد بن حسین معاصر سلطان مراد بن سلیم عثمانی :

    17602 : نسخ نائل 12 ق در شام، از برگ 1 تا 18، نل، وقفی رایزنی فرهنگی ایران در دمشق در 1368)

    مناسک حج

    ترکی استامبولی، فقه حنفی، از ــــ ؟

    29792 (نسخ و نستعلیق 12 ق در شام از برگ 10 تا 19، نل، وقفی رایزنی فرهنگی ایران در دمشق، 1368)

    نصاب ترکی

    ترکی، لغت، از علی بادکوبه‌ای، 14 ق: 1/1968 گ (نسخ و نستعلیق 14 ق، 9 برگ کامل)

     
    وفات نامه (مثنوی ـــ)

    ترکی کاشغری، ادبیات، در رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت حضرت زهرا و حسنین علیهم السلام که در 1207 ق سروده :

    28165 (نستعلیق 13 ق، از برگ 1 تا 23 کامل، خریداری 1381)

    یوسف و زلیخا

    ترکی، ادبیات، اثر طبع شاعری با تخلص مظلوم (13 ق):

    651 گوهرشاد (نستعلیق رمضان بن کربلایی مشهود مشهور به دُلو، 1261 ق، 93 گ، نل، وقفی سعید طباطبایی در 1332)

    محمد وفادار مرادی

    ۲۷
    مهر


    ابتدا مطالب یا تصاویر مورد نظر با مرکب مخصوص روی کاغذهای مشمع مخصوصی که زرد رنگ بود نوشته می شد. بعد به مدت ۲۴ ساعت در داخل آب نگه داشته می شد و سپس روی سنگ مخصوص که قبلاً ساییده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانیده می شد تا خطوط به روی سنگ انتقال یابند. سپس بر روی سنگ اسید نیتریک ریخته می شد تا محل خالی سنگ (یعنی اطراف نوشته ها) به اندازة یک میلیمتر حل شود و نوشته های روی سنگ به صورت برجسته نمایان گردد.

     

    سپس با غلتک، مرکب بر روی سنگ نقش می بست و با فشار یکسان و یکنواخت سنگ بر روی کاغذ، عمل چاپ صورت می گرفت.
    برای آن که در هنگام چاپ، مرکب چاپ اطراف نوشته ها و خط ها را نگیرد از مخلوطی از آب و اسید و محلول صمغ عربی۲ استفاده می شد. استادکار با قلم، جاهای خوب گرفته‌نشده را اصلاح می کرد و به آن صمغ می زد تا برجسته شود. بعد از محکم کردن سنگ با تسمه بر روی ماشین چاپ، کارگر مرکب‌زن با یک غلتک، مرکب را آهسته روی لوح می مالید.

     

    کارگر دیگری به نام کاغذگذار، ورق را با احتیاط روی سنگ می‌گذاشت. چرم گذار با ورقه ای از چرم ضخیم روی کاغذ را می پوشاند. این کار سبب می شد فشار وارد بر تمام سطوح کاغذ، یکسان باشد. دو نفر غلتک‌کش با حرکت غلتک و با یک فشار عمودی، عمل چاپ را انجام می دادند. کاغذ بردار، کاغذ چاپ‌شده را بر می‌داشت و لایه‌گذار، یک لایه میان ورقه های چاپ‌شده می گذاشت تا کاغذهای چاپ شده زودتر خشک شوند.

     

    ماشین قادر بود ساعتی ۲۰۰ برگ چاپ کند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ می‌شد. در پایان، سنگ ساب‌ها سنگی را که یک بار از آن استفاده شده بود، از چاپ در می آوردند، آن را گرم می کردند و سپس با یک سمبادة زبر به اندازة کف دست، آنقدر روی سنگ می ساییدند۱ تا نوشته ها کاملاً پاک شود. بعد از آن با اسید رقیق، آن را می شستند تا برای مرحلة بعدی که شامل نوشتن، تیزابکاری و... است آماده باشد .

     

    ۲۶
    مهر


      تذهیب

    ورقی که در سطح اندرون کتاب به جلد نصب می گردد.

      آسترکتاب

    در اصطلاح نسخه آرایان نقوشی از گل و برگ و تصاویر حیوانات را گویند که فقط بارز-مجرد از الوان دیگر- تزئین شده باشد

       تشعیرقابلق

    روش نقش تشعیر در روی جلد معرق که آقا میرک ابداع کرده بود

      آیین آقامیرکی

    در اصطلاح نسخه آرایی شکلی را گویند بیضی که وسط آن را با نقوش اسلیمی یا بترمه یا تصویر نبات و حیوان یا با خطوط رقاع، نسخ ونستعلیق می آرایند

       ترنج

    یا اسلامی در مصطلح مذهبان و نسخه آرایان به نقوش و گره بندیهایی گفته میشود حاوی پیچ و خم های زیاد

       اسلیمی

    اگر مسیر خط به صورت افقی نباشد و به هیئت منحنی، کج و منصرف از خط افقی کتابت شده باشد

       چلیپا

    آلتی چوبی که کتاب را در آن محکم می بستند تا به راحتی روی لبه های کتاب کار کنند

       اشلنج

    اگر مطلبی چه کوتاه چه بلند در کناره های صفحات نسخه کتابت شده باشد و همه زمینه ها کناره های مذکور را در بر نگیرد

      حاشیه

    آنچه بر کاغذ و جز آن از طلا و نقره محلول افشانند که برای اینکار قلم مخصوص است

       افشان

    در عرف نسخه آرایان به محلولی گفته می شود سبز رنگ، که از رنگ مس به دست می آید

        زنگار

    یا اقلام ششگانه که از آن خطوط سته مراد باشد مثل ثلث، محقق، توقیع، نسخ، ریحان، رقاع

        اقلام سته

    محلولی بوده است قرمز رنگ متمایل به نارنجی که از اکسید سرب به دست می آمده و در کتابت سرفصل ها و عنوانها و آرایش نسخه ها به کار می رفته است

       سرنج

    نوعی کاغذ که توسط کاغذ سازان با الوان و رنگ های مختلف رنگین می شده است

       الوان

    یک نوع قلم بوده که از شاخه خرما می ساختند و گاه در قرن دوم بدان کتابت می نمودند

       سعف

    نام نقشی است که در کتابها عموما روی و پشت جلده، سر فصل ها و حواشی به کار می برده اند

        بترمه

    یکی از رنگ های الوان که برای کشیدن جدول از آن استفاده می شده است

        سیلو

    نوعی از چرم که آن را بسیار لطیف و نازک سازند و به الوان غیر مکرر رنگ کنند و در جلدها به کار برده می شود

          بلبلی

    در اصطلاح جلدسازان غلافی را گویند چرمین، و گاه پارچه ای یا فلزی که به جهت محافظت جلد به کار می برده اند

          قابلق

    در اصطلاح نسخه نویسی و نسخه شناسی به هر سطر از سطور نسخه بیت گفته می شود

          بیت

    در لغت به معنی مرز و کناره است و درعرف نسخه شناسی به کناره های سه گانه صفحات نسخه گفته می شود

          هامش

    نسخه نویسی به صورت سطر به سطر را بیت نویسی می گویند که این عمل از سده هشتم هجری در نسخه نویسی معمول شد.


        

    ۲۵
    مهر


     

    این بخش که در زیر زمین کتابخانه ی مرکزی و مرکز اسناد واقع شده، دارای حدود  ۱۲۰۰ نسخه خطی و ۱۴۰۰کتاب چاپ سنگی و بیش از ۵۰۰۰ جلد کتاب فارسی و لاتین نفیس و نایاب است. پژوهشگران سراسر دنیا می توانند از طریق اینترنت از طریق آدرس http://library.ui.ac.ir در قسمت بانکهای کتب نفیس، چاپ سنگی، کتب خطی، به فهرست و اطلاعات کتابشناختی آنها دسترسی پیدا کنند. همچنین تا کنون چهار جلدکتاب فهرست نسخ خطی و فهرست کتب چاپ سنگی و اسناد موجود در کتابخانه مرکزی توسط مجمع ذخائر اسلامی به چاپ رسیده و در دسترس  می باشد. کتابخانه مرکزی دانشگاه به منظور خدمات دهی سریع اقدام به تصویر برداری دیجیتالی کل کتابهای خطی و چاپ سنگی مجموعه نموده است. کتب نفیس به هیج عنوان قابل امانت نمی باشد و دسترسی به کتب خطی و چاپ سنگی از طریق فرم دیجیتال آن امکان پذیر است. در این بخش اسناد زیادی از جمله عکس، گزارش فعالیت، راهنما، بروشور و آمارهای مربوط به تاریخ شصت ساله دانشگاه اصفهان نگهداری می شود.

     

    تلفن : ۷۹۳۳۱۸۹

    ۲۴
    مهر

    پیشینه کتابخانه نسخ خطی

    کتابخانه و گنجینه نسخ خطی کاخ گلستان در اوایل قرن 13هجری قمری در کاخ گلستان با همت فتحعلیشاه قاجار تاسیس شد و به نام کتابخانه شاهنشاهی موسوم شد.فتحعلیشاه توجه خاصی به فن شریف خطاطی و هنر ظریف نقاشی داشت و هنرمندان چیره دست روزگار او مانند : زین العابدین اشرف-محمدشفیع بن محمدعلی تبریزی-وصال شیرازی و صدها خوشنوس نامدار در اقلام مختلفه در آن عصر با نمایش تفاخر و نفایس در عرصه هنرنمایی به مسابقه پرداختند و آثار گرانبها و بی بدیل خود را به شاهان اهدا می کردند و این آثار به کتابخانه راه می یافت و در همین عصر هم مصوران ماهر و چهره پردازان قوی پنجه پا به عرصه وجود گذاشتند و بازار صنعت نقاشی را به سبک و شیوه خاص قاجاری  خود پیوسته گرم داشتند.
    نام آورانی مانند: آقا رضا، آقا صادق،خاندان وصال،علی اشرف،صنیع الملک،محمودخان ملک الشعرا،کمال الملک،اسماعیل جلایر و دیگر نقاشان و تذهیب کاران هنرمند با خلق آثار دلفریب خود هنر را وسعت بخشیدند و کتابخانه شاهنشاهی با جمع آوری کتب کتابخانه های سلاطین گذشته مانند صفویه و زندیه بالاخره در کاخ گلستان پایه گذاری شد.
    در زمان حاج میرزا آقاسی که نظارت مستقیم بر کتابخانه شاهنشاهی وجود داشت کتابهای دینی به وفور گردآوری شد که بعضی در قالب خلعت و پاداش بخشیده می شد و به هر تقدیر بعد از فوت محمدشاه قاجار در زمان سلطنت ناصرالدین شاه یعنی در اوایل نیمه دوم قرن 13 هجری قمری این کتابخانه به نام کتابخانه سلطنتی یا کتابخانه موزه سرکاری تغییر نام پیداکرد و رو به توسعه بیشتری نهاد.یادداشتهای متعددی به خط ناصرالدین در اغلب نسخ کتابخانه سلطنتی دیده می شود.
    در اواخر سلطنت قاجار عنایتی به کتابخانه سلطنتی نگردید و به طورکلی می توان گفت خلق آثارهنری رو به افول نهادو بسیاری از کتابها متفرق و به بلاد دوردست افتاد و مورد تعدی متعدیان بی ذوق و سودجویان غیر متعهد قرار گرفت مثل لسان الدوله که از کتابداران وقت بود که تعدادی از آثار ربوده شده توسط وی از زیر خاک باغچه و زیر شیروانی واز حوض آب درآمدو به بسیاری از نسخ آسیب جدی وارد آمد و بدرستی بر کسی معلوم نیست که بازنگشته ها کدام اند و کجایند؟
    تا پایان دوره قاجار برخی آثار نفیس دیگری از کتابخانه بذل و بخشش شد از آن جمله یکی از شاهکارهای هنر خوشنویسی و نگارگری است این اثر مرقعی بود شامل 60قطعه از نقاشیهای "حمزه نامه " مشهور بود که از بزرگترین اثر نگارگری مکتب ایران و هند به شمار میرود.که به خارجیان بخشیده شد  که در موزه ملی وین نگهداری می گردد.
    در عصر پهلوی هم با تشکیل کتابخانه ملی در حدود 14 هزار جلد کتاب از کتابخانه سلطنتی به کتابخانه ملی انتقال یافت و مابقی نسخ در صندوق نگهداری میشد و سرانجام گنجینه کنونی کتابخانه  در مجموعه تاریخی کاخ گلستان فعالیت خود را شروع کردو امید است بتوانیم روز به روزبا اقدامات موثر و طرحهای خوب بهره وری کتابخانه افزوده گرددو در ارائه خدمات مرجع جهت پژوهشگران و انجام امور پژوهشی و چاپ نسخ خطی به نتایج  شایانی در خور برسیم.
    در حال حاضر بیش از 3200قلم نسخه  خطی در گنجینه نفایس و نسخ خطی کاخ گلستان موجود است و از مفاخر این مجموعه می توان به :مرقع گلشن، شاهنامه بایسنقری ، هزارو یکشب اشاره نمود.

    ارائه خدمات

    - اصل منابع به هیچ عنوان نمایش داده نمی شود.
    - در اختیار گذاشتن سی دی ، پرینت، میکروفیلم یا عکس از تمامی بخشهای نسخ منوط به تکمیل فرم تقاضا و ذکر نوع تحقیق و پرداخت هزینه می باشد.
    - اصل نسخه در اختیار پژوهشگر قرار نمی گیرد و در موارد خاص که نیاز پژوهشگر به رویت بخشهائی از اصل نسخه محرز باشد، پس از تائید مدیر کتابخانه و مدیر دستگاه اجرائی و منحصرا در سالن مخزن و با نظارت کامل کتابدار ، اصل نسخه برای مدت زمان محدودی در اختیار پژوهشگر قرار می گیرد.
    - استفاده از اسکن  یا  عکس دیجیتالی نسخ سنگی و چاپ سنگی برای پژوهشگران در قبال معرفی نامه معتبر و اجازه ریاست دستگاه امکان پذیر خواهد بود.
    - به منظور افزایش بقای عمر نسخ خطی و چاپ سنگی و سربی و امکان استفاده آسان، تهیه اسکن و میکروفیلم و عکس دیجیتالی  از نسخ مزبور ضروری است.

    مدارک مورد نیاز محققین و روزهای مراجعه

    مراجعین محترم می بایستی ضمن ارائه معرفی نامه معتبر از محل کار یا تحصیل  و یا ارگانهای  ذیربط ، نامه درخواست خود را نیز ضمیمه فرمایند و کارت شناسائی معتبر و یک قطعه عکس و کپی کارت ملی خودرا همراه داشته باشند.با مراجعه به  دبیرخانه کاخ گلستان  و سیر روال قانونی و تائید مدیر یت محترم یا معاونت محترم مجموعه کاخ گلستان  و ارجاع به دفتر گنجینه نسخ خطی ّ  برای ایشان نوبت سرویس دهی تعیین می گردد تا کار مورد درخواست بررسی و اعلام آمادگی گردد.
    روزهای  مراجعه: از شنبه تا چهارشنبه ساعت 9 صبح الی 14:30 بعدازظهر جهت ارائه مدارک  به دبیرخانه کاخ گلستان مراجعه نمائید.
    درخواست کنندگان  می بایست دارای مدارک تحصیلی فوق لیسانس یا بالاتر باشند.













    ۲۴
    مهر


    معرفة الاثار (مجموعه مقالات نسخه شناسی و مجموعه خطی و ...)

    گروه مولفان:

    محمدصادق موسوی گرمارودی (نویسنده) | محمد وفادار مرادی (گردآورنده) 


    ناشر: 

    سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 


    درباره کتاب:

    معرفة الاثار (مجموعه مقالات نسخه شناسی و مجموعه خطی و ...) [کلیات] عنوان کتابی است از محمدصادق موسوی گرمارودی که در 364 صفحه و توسط انتشارات سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 1381 به چاپ رسیده است. موضوع اصلی این کتاب نسخه های خطی است. از محمدصادق موسوی گرمارودی، کتاب شهر فراموش شده(قدیانی) نیز در بازار کتاب موجود می‎باشد.

    ۲۳
    مهر

    وقف، اهدا و خرید؛ شیوه های جذب قرآن و نسخ خطی به کتابخانه آستان قدس

     

    محمد وفادار مرادی، کارشناس و مشاور سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی با بیان روش های جذب کتب و قرآن های خطی کتابخانه آستان قدس رضوی اظهار کرد: وقف و اهدا، نخستین و کهن ترین روش های جذب قرآن ها و کتب خطی به کتابخانه آستان قدس رضوی است.

     

    وی خرید را روش دیگر جذب مصاحف شریفه و کتب خطی کتابخانه آستان قدس عنوان کرد و گفت: با شناسایی مجموعه داران کتب و قرآن های خطی و اعزام کارشناسان و متخصصان نسخ خطی کتابخانه آستان قدس به شهرها و بلاد مختلف، مجموعه های مورد نظر قیمت گذاری، ارزیابی و خریداری شده و به مجموعه کتب و موزه آستان قدس رضوی افزوده می شوند.

     

    وفادارمرادی با معرفی بخش فهرست نگاری کتابخانه آستان قدس رضوی ابراز کرد: کتب و مصاحف شریف ورودی به کتابخانه در این بخش ابتدا کتاب شناسی و نسخه شناسی شده و سپس شناسنامه مختصری برای آن ها تهیه می شود.

     

    وی همچنین به روند فهرست نویسی کتب خطی این مجموعه پرداخت و افزود: در مرحله بعد از ثبت نسخه و اختصاص شماره اموالی آستان قدس رضوی، فهرست نگاری مفصل نسخه خطی انجام می شود و محصول این نوشته ها به کتاب هایی تبدیل می شود که بعد از چاپ در اختیار محققان و شیفتگان قرآن ها و نسخ خطی قرار می گیرد.

     

    فهرست نگاری کتابخانه آستان قدس؛ پیشرو در فهرست نویسی مصاحف شریفه

     

    وفادارمرادی در ادامه ابراز کرد: بخش فهرست نگاری کتب و قرآن های خطی کتابخانه آستان قدس رضوی از سال ۱۳۰۵ شمسی شروع به فعالیت کرده است که در واقع قدیمی ترین بخش فهرست نویسی کتب و قرآن های خطی کشور به شمار می رود.

     

    ۲۲
    مهر

    سمینار نسخه شناسی فارسی با حضور 14 استاد ایرانی در اتریش برگزار می شود.

    به گزارش خبرگزاری مهر، سمینار نسخه شناسی فارسی از سوی انستیتو ایرانشناسی وابسته به فرهنگستان علوم اتریش و با همکاری مرکز پژوهشی میراث مکتوب ایران، مرکز آرشیو دولتی اتریش و کتابخانه ملی اتریش با حضور اساتید و متخصصان بین المللی و نسخه پژوهان برجسته دنیا از جمله 14 تن از اساتید و کارشناسان برجسته متون خطی ایران در فرهنگستان علوم اتریش برگزار می‌شود.

    در این سمینار در مورد تجربیات بدست آمده و امکانات موجود در کشورهای مختلف بحث و تبادل نظر خواهد شد.

    همچنین شرکت کنندگان در همایش مزبور از بخش آرشیو دولتی و کتابخانه ملی اتریش بازدید به عمل خواهند آورد.

    اساتید ایرانی و موضوعات سخنرانی آنان عبارتند از : 1- ایرج افشار (نگاه پانورامیک به کدیکولوژی نسخه های خطی فارسی)، 2- اکبر ایرانی (اهمیت چاپ فاکسیمیله از لحاظ ضوابط نسخه شناسی و شناخت متن برای تصحیح متون فارسی)، 3- نادر مطلبی کاشانی (آداب رنگین نویسی در نسخه های خطی )، 4- صادق آصف آگاه (بازسازی کتابخانه های کهن قاجاری براساس مهرها)، 5- علی اشرف صادقی ( نشانه های زیر و زبری در نسخه های خطی )، 6- محسن جعفری مذهب ( اهمیت واترمارک در سال یابی اسناد و نسخ خطی بی تاریخ)، 7- پریسا کرم رضایی ( بررسی انجامه کاتبان در مجموعه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران)، 8- ناصر گلباز ( نقش بانک اطلاعات نسخه‌های خطی ایران در گسترش تحقیقات میان رشته‌ای)، 9- سوسن اصیلی (بررسی و طبقه بندی نسخه های مصور کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران)، 10- فریبا افکاری (کاربرد برافزوده ها در شناخت نسخ خطی)، 11- قنبرعلی رودگر (حاشیه و حاشیه نویسی در نسخه های خطی)، 12- محمد وفادار مرادی (شناخت کاغذ عصر سلجوقی با تکیه به نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی)، 13- عمادالدین شیخ الحکمایی (تاثیر در اندیشه کهن در آرایه ها و کالبد نسخه های خطی ) و 14- علی صفری (راهکارهای پیشنهادی برای طبقه بندی قلمهای اسلامی با معرفی دو نمونه از قلمهای مورد استفاده در نسخه های خطی فارسی).

    این سمینار از اول تا پنجم مهرماه سال جاری برگزار می‌شود.

    مراسم اختتامیه این سمینار طی ضیافت شامی از سوی رایزنی فرهنگی ایران در اتریش برگزار خواهد شد

    ۲۱
    مهر

    گزارشی از کنفرانس نسخه شناسی فارسی در

    تالار هشتاد نفره با حضور یازده نفر!
     

     

    دکترمحسن جعفری مذهب

    یک توضیح کوتاه
    به درازا کشیدن انتشار شیرازه در فضای مجازی گه گاه موجب بروز مسائلی میشود که یکی از آنها تاریخ نشر نشریه است که با تاریخ مطالب ظاهرا همخوانی ندارد .گزارشی که در پیش رو دارید یکی از همان مصادیق است. تاریخ برگزاری مراسم در مهر ماه بوده است اما در شماره مردادو شهریور شیرازه قرار گرفته و این تنها بدین دلیل بوده که چنانچه نمره ی بعدی به دراز کشید حداقل از تازه گی و طراوت مطلب کاسته نشود و غبار زمان کمتر بر صورت آن بنشیند. با پوزش از خوانندگان محترم بابت مسائلی اینچنین امیدواریم مشکلات شیرازه هر روز کمتر و خبر رسانی ما به روز تر باشد.

    شیرازه

     

    گزارشی از کنفرانس نسخه شناسی فارسی که از اول تا پنجم مهر ماه امسال در شهر وین کشور اتریش برگزار شده بود. در اطلاعیة ارائه گزارش در کتابخانه ملی، دو فایل نیز افزوده بودم :1: برنامه همایش. 2: شرکت کنندگان فعال (سخنران) و غیر فعال (غیر سخنران)، تا خوانندگان (و حاضران نشست گزارش) با خواندن آنها بدانند اصل موضوع چیست.

    ارائه این گزارش در کتابخانه ملی به درخواست خودم بود وگرنه بنظر نمی رسد الزامی در ارائه گزارش علنی داشته باشم، چه اگر غیر از این بود، هرازگاهی باید شاهد گزارش سفری می بودیم که نیستیم. سخنگوی کنفرانس هم نیستم و تنها نظرات شخصی خود را بیان می کنم.طرف های ایرانی همایش مرکز پژوهشی میراث مکتوب و مجله نامه بهارستان بودند. انتخاب سخنرانان براساس کارهای علمی منتشر و ارائه شده آنان در زمینه نسخه شناسی بود و برخی افراد پیشنهادی طرفین بدلیل عدم وجود کار علمی منتشر شده از سوی آنان در زمینه نسخه شناسی مورد قبول و مذاکره قرار نگرفتند. البته وجود برخی مسائل شخصی و غیر علمی نیز قابل کتمان نیست. 2 نفر پیش از سفر عذر خواستند: دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی و آقای رحیمی ریسه.

    محل اقامت بیشتر شرکت کنندگان در هتل چهار ستاره پرنس اوگن بود که در کناره شهر، و تنها چندین کیلومتر با محل آکادمی فاصله داشت و کمتری در پانسیون اشتات پارک که در مرکز شهر، و کمتر یک کیلومتر با آکادمی فاصله داشت و کمتر از ده دقیقه پیاده روی. درست است که چهار ستاره نبود اما بخت با من بود که محل اقامتم در آنجا تعیین شده بود. به ساکنان هتل پرنس اوگن حسادت نمی کردم، هرچند نمی توانستم مانند آنان از بلیت هفتگی مترو و تراموای خود بخوبی استفاده کنم. دیر رسیدگان هم در هتلی دیگر جا داده شدند.

    این کنفرانس علمی ساده، منظم، بموقع، و کم خرج برگزار شده بود. نه افتتاحیه ای داشت با سخنان و پیام این و آن، نه اختتامیه ای پرطمطراق و با موزیک و نورباران. نه پوستری و بروشوری، و نه پلاکاردی و تبلیغاتی. نه خبرنگاری و نه مصاحبه ای. سخنرانان با نام حقیقی دعوت شده بودند و نه اینکه از سازمانی خواسته باشند تا شاید رئیس بیاید و یا هرکس دیگری را بفرستد. در اسناد کنفرانس نیز تنها نام شخصی افراد آمده بود و نه القاب تشریفاتی و حتی درجه علمی آنان. 20 نفر سخنران (اکثرأ ایرانی) و 32 نفر میهمان (اکثرأ اروپایی)، در تالاری که کمتر از 60 صندلی داشت. هیچ کس بی دعوت نیامده بود و میهمانان غیر سخنران خرج خود را داده بودند. چند نفر هم از هردو گروه نیامده بودند. سخنرانان تنها سه شام را میهمان بودند و بقیه خرجشان با خودشان بود. انستیتو ایرانشناسی تنها زمانی میهمانان غیر سخنران را به شام میهمان کرد که خرج شام با آکادمی علوم و رایزنی فرهنگی کشور ما بود. هیچ سخنرانی در میان سخنرانی دیگران غایب نمی شد!، با این توجیه که "من که حرفم را زده ام، چرا باید حرف دیگران را گوش کنم".

    سخنرانی ها به ترتیب ارائه:

    ایرج افشار: "نگاه پانورامایی به نسخه شناسی نسخه های خطی فارسی"، اکبر ایرانی: "اهمیت چاپ فاکسیمیله (چاپ عکسی) از لحاظ ضوابط نسخه شناسی و شناخت متن برای تصحیح متون فارسی"، نادر مطلبی کاشانی: "آداب رنگین نویسی در نسخه های خطی"،  فرانسیس ریشارد: "مهرها و نقش آن در شناخت نسخ خطی فارسی"،   صادق آصف آگاه: "بازسازی کتابخانه های کهن قاجاری بر اساس مهرها"،  پاول لوفت: "تشخیص اصالت اشعاری که در بعضی از اسناد و سنگ نوشته های دوره قاجار نقل شده است"،  علی اشرف صادقی: "نشانه های زیر و زبری در نسخه های خطی فارسی"، یان یوست ویتکام: "ساختار متون در نسخ خطی فارسی تا قرن 16میلادی"، محسن جعفری مذهب: "درباره «اهمیت واتر مارک در سالیابی اسناد و نسخ خطی بی تاریخ"، پریسا کرم رضایی: "بررسی انجامه کاتبان درمجموعه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران"، ناصر گلباز: "نقش بانک اطلاعات نسخه های خطی ایران در گسترش تحقیقات میان رشته ای"، سوسن اصیلی: "درباره «بررسی و طبقه بندی نسخه های مصور کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران"، فریبا افکاری:"درباره «کاربرد برافزوده ها در شناخت نسخ خطی"، قنبرعلی رودگر: "موضوع «حاشیه و حاشیه نویسی در نسخه های خطی"، الگا واسیلوا: " نکاتی چند در مورد جلدهای طلا کاری شده در ربع آخر قرن 16میلادی و جلدسازی محمد زمان بن میرزابیگ تبریزی صحاف"، محمد وفادار مرادی:"شناخت کاغذ عصر سلجوقی با تکیه به نسخ خطی کتابخانه آستان قدس رضوی"،امر یزدان علیمردانف: "میراث مکتوب فرهنگستان علوم تاجیکستان و اهمیت تاریخی، علمی و فرهنگی آن در مطالعات مربوط به خاور نزدیک و خاورمیانه"،  عمادالدین شیخ الحکمایی: "نحوست تربیع و خوش یمنی اعداد فرد: تأثیر دو اندیشه کهن در آرایه ها و کالبد نسخه های خطی"،الگا یاستربووا: " درباره بعضی از عجایب مربوط به نسخه های خطی کلکسیون ژنرال کنستانتین فون کافمن"،علی صفری: "راهکارهای پیشنهادی برای طبقه بندی قلم های اسلامی با معرفی دو نمونه از قلم های مورد استفاده در نسخه های خطی فارسی"

    جمع بندی کنفرانس را چهار خانم برگزار کردند:

    خانم فریبا افکاری: بررسی مقالات کلی

    خانم منیژه بیانی: بررسی مقالات مواد کتابت

    خانم پریسا کرم رضایی: بررسی مقالات کتابت

    خانم سوسن اصیلی: بررسی مقالات هنر در نسخه شناسی

    قول هایی هم داده شده که مقالات منتشر خواهد شد.

    سه برنامه جنبی هم بود:

     بازدید از آرشیو ملی اتریش

    بازدید از کتابخانه ملی اتریش

    بازدید از اماکن دیدنی مرکز شهر (اختیاری)

    (یک برنامه پیش بینی نشده هم بود. در نشست اختتامیه، کتاب مجموعه مقالات اهدایی به پروفسور برت فراگنر بمناسبت 65 مین سال تولد او که تازه از چاپ درآمده بود به او اهدا شد) البته اکثر ایرانیان حاضر، از یک روز آزاد پیش از کنفرانس استفاده کرده و سری هم به براتیسلاوا پایتخت جمهوری اسلواکی زدند که پایتخت کتاب کودک دنیا نیز هست.

    در نشست پایانی کنفرانس، رئیس آکادمی علوم، رئیس آرشیو ملی و رئیس کتابخانه ملی اتریش هم آمدند، اما هیچکس جلوی پایشان بلند نشد. چون دیرتر از دیگران رسیده بودند در ردیف آخر نشستند که چند صندلی برایشان گذاشته بودند. هیچ کدام هم اصرار نداشتند که سخنرانی کنند، یعنی هیچکس هم از آنها خواهش نکرد. البته من بر ترکیب سخنرانان و موضوع سخنرانی ها نیز انتقادهایی داشتم و دارم که برخی را گفته و اکثری را نگفتم. و از رفتار هموطنان ما هم، هم!!! برخی مطالب هم گذاشته بودم تا پرسشی پیش آید تا پاسخ دهم که نپرسیدند و نگفتم. از همه تلاشگران برگزاری کنفرانس سپاسگزارم که نعمتم افزون شود.

    در نشست گزارش کنفرانس در تالار 80 نفره کتابخانه ملی ایران، که در اواخر وقت اداری (14 تا 15) برگزار شد، تنها 11 نفر حاضر بودند !که تنها 2 نفر رأس ساعت 14 حاضر شده بودند که با حضورشان ارائه گزارش را آغاز کردم. 7 نفر تا ساعت 15/14، و 2 نفر 30/14 آمدند. بازهم دستشان (شاید هم پایشان) درد نکند.

    نتیجه گیری اخلاقی:

    * نیازی به آموختن نیست

    * نیازی به دادن گزارش نیست

    * نیازی هم به شنیدن گزارش نیست

    * نیازی به سروقت رسیدن نیست

    * نیازی هم به تکرار گفته شده ها برای دیر رسیدگان نیست .